تکپارتی ته
وقتی شب دیر و مست میاد خونه
کیم ا.ت+/کیم تهیونگ-/کوک&/نامجون^
ویو ا.ت
ساعت ۱۲ شبه بعد دعوایی که با ته داشتیم از خونه زد بیرون و چند ساعته پیداش نیست.
واقعا هیچ ایده ای ندارم که کجاست یا داره چیکار میکنه؟
پس تصمیم گرفتم به کوک زنگ بزنم
مکالمه:
&هی ا.ت چطوری
+خوبم تو کجایی؟
&خوابگاه کجا باشم؟
+ته اونجا نیست؟
&نه خونه نیست؟ بهش زنگ زدم ولی گوشیش خاموش بود......چیزی شده؟
+دعوا کردیم و از خونه زد بیرون
&چیییییی......به اعضا میگم.... یادت باشه اومد خبر بده
+اوکی مرسی
پایان مکالمه
این معلوم الحال(ا.ت خیلی بیشعوره میدونم) کجا رفته...انگار دبیرستانیه از خونه زده بیرون....اوففففففففف سعی کردم بیخیال شم اما از یه طرف عصبی و از یه طرف نگرانش بودم....هرچقدر بهش زنگ میزدم جواب نمیداد... دیگه ساعت ۳ شب بود و من هنوز بیدار بودم که یهو...
صدای باز شدن در رو شنیدم دیدم که نامی ته رو گرفته و به هزار بدبختی داره میارتش داخل.
^سلام ا.ت
+نامجوننننننن(داد) این چه وضعیه؟؟؟؟
^ببین نمیخواستم اینقدر مست شه بردمش از حال هوای دعوا بیرون بیاد ولی انتظار نداشتم اینقدر بد مست شه!!!!
+اصن چرا گذاشتی بخوره؟
^چه کنم زورم بهش نمیرسید
+باشه برو به کوک هم خبر بده بگو ته خونس
^باشه بای
+بای
نامی رفت
-نامی؟؟؟نه این نامی نیس.....عه این زنمهههههه(با حالت مستی اومد ا.ت بغل کنه)
+برو گمشو دور باش بوی گند الکل خفمون کرد
-ا.ت؟؟؟؟ آدم با شوهرش اینجوری حرف نمیزنه!!
+برو دور تر شوهر کیلو چنده؟؟؟ خودتو با وایتکس هم شده میشوری تا صبح باید بوی الکلت بره!!!!
-نمیخوامممممم
(ا.ت ته رو برد حموم آب رو باز کرد و با هزار بدبختی ته رو گذاشت تو وان خودش رفت بیرون و در رو هم قفل کرد بعد از ۱ ساعت رفت داخل حموم و ته رو شست و آوردش بیرون و انداختش رو تخت)
+عین بچه بزرگ کردنه
(صبح)
ویو ته:
صبح با خستگی از خواب بیدار شدم دیدم ا.ت پیشم نیست و دیدم لباس عوض شده و سرمم درد میکرد اتفاقات دیشب یادم افتاد درسته از ا.ت عصبی بودم ولی مطمئنا وقتی برم پایین دخلم اومده.
-ا.ت؟؟؟ عزیزم؟؟؟ چاگی؟؟؟
+به به شازده بیدار شدن؟؟؟
(نگاه کشنده)
و خب هر جوری بود ته از دل ا.ت در آورد و با هم اوکی شدن
تمامممم🥰
کیم ا.ت+/کیم تهیونگ-/کوک&/نامجون^
ویو ا.ت
ساعت ۱۲ شبه بعد دعوایی که با ته داشتیم از خونه زد بیرون و چند ساعته پیداش نیست.
واقعا هیچ ایده ای ندارم که کجاست یا داره چیکار میکنه؟
پس تصمیم گرفتم به کوک زنگ بزنم
مکالمه:
&هی ا.ت چطوری
+خوبم تو کجایی؟
&خوابگاه کجا باشم؟
+ته اونجا نیست؟
&نه خونه نیست؟ بهش زنگ زدم ولی گوشیش خاموش بود......چیزی شده؟
+دعوا کردیم و از خونه زد بیرون
&چیییییی......به اعضا میگم.... یادت باشه اومد خبر بده
+اوکی مرسی
پایان مکالمه
این معلوم الحال(ا.ت خیلی بیشعوره میدونم) کجا رفته...انگار دبیرستانیه از خونه زده بیرون....اوففففففففف سعی کردم بیخیال شم اما از یه طرف عصبی و از یه طرف نگرانش بودم....هرچقدر بهش زنگ میزدم جواب نمیداد... دیگه ساعت ۳ شب بود و من هنوز بیدار بودم که یهو...
صدای باز شدن در رو شنیدم دیدم که نامی ته رو گرفته و به هزار بدبختی داره میارتش داخل.
^سلام ا.ت
+نامجوننننننن(داد) این چه وضعیه؟؟؟؟
^ببین نمیخواستم اینقدر مست شه بردمش از حال هوای دعوا بیرون بیاد ولی انتظار نداشتم اینقدر بد مست شه!!!!
+اصن چرا گذاشتی بخوره؟
^چه کنم زورم بهش نمیرسید
+باشه برو به کوک هم خبر بده بگو ته خونس
^باشه بای
+بای
نامی رفت
-نامی؟؟؟نه این نامی نیس.....عه این زنمهههههه(با حالت مستی اومد ا.ت بغل کنه)
+برو گمشو دور باش بوی گند الکل خفمون کرد
-ا.ت؟؟؟؟ آدم با شوهرش اینجوری حرف نمیزنه!!
+برو دور تر شوهر کیلو چنده؟؟؟ خودتو با وایتکس هم شده میشوری تا صبح باید بوی الکلت بره!!!!
-نمیخوامممممم
(ا.ت ته رو برد حموم آب رو باز کرد و با هزار بدبختی ته رو گذاشت تو وان خودش رفت بیرون و در رو هم قفل کرد بعد از ۱ ساعت رفت داخل حموم و ته رو شست و آوردش بیرون و انداختش رو تخت)
+عین بچه بزرگ کردنه
(صبح)
ویو ته:
صبح با خستگی از خواب بیدار شدم دیدم ا.ت پیشم نیست و دیدم لباس عوض شده و سرمم درد میکرد اتفاقات دیشب یادم افتاد درسته از ا.ت عصبی بودم ولی مطمئنا وقتی برم پایین دخلم اومده.
-ا.ت؟؟؟ عزیزم؟؟؟ چاگی؟؟؟
+به به شازده بیدار شدن؟؟؟
(نگاه کشنده)
و خب هر جوری بود ته از دل ا.ت در آورد و با هم اوکی شدن
تمامممم🥰
۲.۸k
۱۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.