نیکلاس: با اینکه دوسال بود بهش گفتم دوست دارم لی یک بارم
نیکلاس: با اینکه دوسال بود بهش گفتم دوست دارم لی یک بارم به بدنش دست نزدم و همین برام جذابش میکرد
رسیدم جلوی دره خونه از هم دور بودیم انگار خجالت میکشید ازم کیوووت رفتیم توی خونه جنگلیش الکی گفتم میرم آب بخورم بعد از چند دقیقه صدای آب اومد فهمیدم رفت حموم منم لباسام رو در اوردم و از قدرتم استفاده کردم توی حموم ظاهر شدم ولی اون حواسش بهم نبود رفتم سمتش زیر آب ک برگشت سمتم لبام رو روی لباش گذاشتم جفتمون خیس خیس بودیم معلوم بود لی لی خیلی خجالت کشیده برای همین گردنم رو بردم توی گردنش
بیبی ریزه من خجالت کشیده اونم از من هووم؟ امشب از خجالتت در میام و...
لی لی: صبح با حس ماساژ کسی از خواب پاشدم نیکلاس بود داشت شکمم رو ماساژ میداد
نیکلاس:خوبی؟ درد داری؟؟
نه ندارم به لطف تو همون پیشب خوب شدم
نیکلاس:صبحونه حاضر کردم بریم بخوریم؟؟
اره گشنمم هست
نازنین: صبح چشمام رو باز کردم دیدم یکی مثل بز داره نگاممیکنه
سلام بز من
جیمین: ولی دیشب یه چیز دیگه بودم
اون دیشب بود و گذشته الان امروزه و آینده
جیمین: اا امشب رو دوباره برات خاطره میکنم🤤
با جیغ بهش لگد زدم ک از تخت پرت شد پایین برگشتم سمتش دیدم دستش رو گذاشته روی...
جیمین: اخخخخ دستگاه بچه سازیممم ببینم ا/ت روت تاثیر بد گذاشته هاااا
هی به خواهر من حرف نزن میزنم پارت میکنم
جیمین: دستگاه بچه سازیم رو به فنا دادی بس نیست میخوای خودمم پاره کنی اره دیگه چیزی ندارم ک من ترو پاره کنم
گشنمه
جیمین: به...
لطفا از داشته هات بگو
جیمین: میخوای بهت نشونش بدم؟؟
جیغغغ ببند دهنتو منحرف ا/ت روی تو تاثیر گذاشت نه من
فلش بک به دیشب
ا/ت: وقتی اومدم خونه حالم دست خودم نبود هیچی نخورده بودم خونه بدون اونا خیلی سوت و کور بود بی حال رفتم توی اتاقم لباسام رو در اوردم رفتم روی تخت شب خواب دیدم
فرانک: دیدی تو مال من شدییی هههه دهنش رو چسببزنید
توی خواب هرچیجیغ میزدم تاثیر نداشت همش توی خواب صحنه های(مستحجن استغفرالله)میدیدم ک با داد یه نفر چشمام رو باز کردم ولی کسی ک دیدم فرانک بود جیغ زدم و با پا زدم توی صورتش ک از تخت پرت شد پایین تازه به دنیا خودم برگشتم تخت رو نگاه کردم از لب جونگ کوک داشت خون می اومد
هعیییی معذرت مبخوامممم ببخشیدددد بدو بدو رفتم سمت کمک های اولیه اوردمش روی تخت گذاشت جونگ کوک هم روی تخت گذاشتم با هر پنبه ای ک به صورتش میزدم میگفتم ببخشید ک کمرم رو گرف و نزدیک خودش کرد
جونگ کوک: ا/ت گوش بده بابت کاری ک میکنم معذرت میخوام ولی باید باهاش روبه روت کنم دستش رو توی دستام گرفتم و انداختمش رو تخت دستش رو گذاشتم بالای سرش و سرم رو بردم تویگردنش پشت گوشم گریه میکرد و داد میزد نکن ولی به کارم ادامه دادم
پارت ده فصل دو🍡
رسیدم جلوی دره خونه از هم دور بودیم انگار خجالت میکشید ازم کیوووت رفتیم توی خونه جنگلیش الکی گفتم میرم آب بخورم بعد از چند دقیقه صدای آب اومد فهمیدم رفت حموم منم لباسام رو در اوردم و از قدرتم استفاده کردم توی حموم ظاهر شدم ولی اون حواسش بهم نبود رفتم سمتش زیر آب ک برگشت سمتم لبام رو روی لباش گذاشتم جفتمون خیس خیس بودیم معلوم بود لی لی خیلی خجالت کشیده برای همین گردنم رو بردم توی گردنش
بیبی ریزه من خجالت کشیده اونم از من هووم؟ امشب از خجالتت در میام و...
لی لی: صبح با حس ماساژ کسی از خواب پاشدم نیکلاس بود داشت شکمم رو ماساژ میداد
نیکلاس:خوبی؟ درد داری؟؟
نه ندارم به لطف تو همون پیشب خوب شدم
نیکلاس:صبحونه حاضر کردم بریم بخوریم؟؟
اره گشنمم هست
نازنین: صبح چشمام رو باز کردم دیدم یکی مثل بز داره نگاممیکنه
سلام بز من
جیمین: ولی دیشب یه چیز دیگه بودم
اون دیشب بود و گذشته الان امروزه و آینده
جیمین: اا امشب رو دوباره برات خاطره میکنم🤤
با جیغ بهش لگد زدم ک از تخت پرت شد پایین برگشتم سمتش دیدم دستش رو گذاشته روی...
جیمین: اخخخخ دستگاه بچه سازیممم ببینم ا/ت روت تاثیر بد گذاشته هاااا
هی به خواهر من حرف نزن میزنم پارت میکنم
جیمین: دستگاه بچه سازیم رو به فنا دادی بس نیست میخوای خودمم پاره کنی اره دیگه چیزی ندارم ک من ترو پاره کنم
گشنمه
جیمین: به...
لطفا از داشته هات بگو
جیمین: میخوای بهت نشونش بدم؟؟
جیغغغ ببند دهنتو منحرف ا/ت روی تو تاثیر گذاشت نه من
فلش بک به دیشب
ا/ت: وقتی اومدم خونه حالم دست خودم نبود هیچی نخورده بودم خونه بدون اونا خیلی سوت و کور بود بی حال رفتم توی اتاقم لباسام رو در اوردم رفتم روی تخت شب خواب دیدم
فرانک: دیدی تو مال من شدییی هههه دهنش رو چسببزنید
توی خواب هرچیجیغ میزدم تاثیر نداشت همش توی خواب صحنه های(مستحجن استغفرالله)میدیدم ک با داد یه نفر چشمام رو باز کردم ولی کسی ک دیدم فرانک بود جیغ زدم و با پا زدم توی صورتش ک از تخت پرت شد پایین تازه به دنیا خودم برگشتم تخت رو نگاه کردم از لب جونگ کوک داشت خون می اومد
هعیییی معذرت مبخوامممم ببخشیدددد بدو بدو رفتم سمت کمک های اولیه اوردمش روی تخت گذاشت جونگ کوک هم روی تخت گذاشتم با هر پنبه ای ک به صورتش میزدم میگفتم ببخشید ک کمرم رو گرف و نزدیک خودش کرد
جونگ کوک: ا/ت گوش بده بابت کاری ک میکنم معذرت میخوام ولی باید باهاش روبه روت کنم دستش رو توی دستام گرفتم و انداختمش رو تخت دستش رو گذاشتم بالای سرش و سرم رو بردم تویگردنش پشت گوشم گریه میکرد و داد میزد نکن ولی به کارم ادامه دادم
پارت ده فصل دو🍡
۱۱.۱k
۰۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.