وقتی روش کرم میریزیp2..

میدونستی وقتی لینو بیاد کارت تمومه ولی اینکه یه ذره حرصش بدی و اذیتش کنی برات جالب بود توی همین فکرا بود که بودی که با شنیدن صدای لینو که هر لحظه داشت بهت نزدیک تر می‌شد به خودت اومدی …. تا اینکه در اتاقت باز شد و جسم دوست پسرت که با تعجب داشت نگاه می‌کرد مشخص شد …
لینو: هی ات … تو رو این چلغوز کراش داری ؟
لبخند نحوی زدی و دوباره صورت جدیت رو به لینو نشون دادی ….
ات:اره خب مگه چشه ؟ خیلی هم جذابه ….
لینو که داشت با ناباوری نگاهت میکرد لب زد ..
لینو: ات این اصلا شوخی جالبی نیست ؟ الان تو به چه دلیل لعنتی اون رو به من ترجیح میدی …
ات: خب شاید قیافش، مخصوصا چشماش …اها و قدش … قدش از تو بلندتره …
داشتی همینجوری به تظاهر کردن ادامه میدادی که با دیدن قیافه ی وا د فاکی لینو زدی زیر خنده
ات: وای لینو …. واقعا همچین فکری کردی ؟
لینو که پوکر فیس داشت نگاهت میکرد با لحن خنثی ای لب زد
لینو: میدونستی اگه یه ذره بیشتر ادامه میدادی خودم میذاشتمت دم در … واقعا داشتم به عقلت شک میکردم …
ات: ببخشید لینویی من عمرا کسی رو جای تو بذارم ….
لینو با حرف تو لبخندی زد
لینو: خب لیدی … نمیخوای جبرانش کنی ؟
ات: هوم ؟ چطوری؟
لینو دستش رو گذاشت رو لبش خودتو بهت نزدیک کرد که تو منظورش رو فهمیدی ….
ات: با کمال میل آقای لی …