شراب سرخ
شراب سرخ
پارت اول
علامت ها
ا.ت:
کوک:_
بقیه با اسم
ویو کوک
_مگه نگفتم خوب مواظبشون باشید اصلا میدونید چقدر پولشه؟(عربده)
نگهبان:ب...ب...خش....ید..قربان ولی.........ما خیلی مواظب بودی....
_فقط از جلو چشمام گمشوووو(عربده)
نگهبان رفت یونگی اومد
یونگی:آروم باش داداش صدات تا سر کوچه هم داشت میومد
_هعی نمیبینی بار اسلحه هام رو دزدیدن
یونگی:خیل خب باشه
_خب کارت چیه
یونگی:مگه باید کاری داشته باشم که بیام پیشت
_(یه تای ابروش رو انداخت بالا)
یونگی:باشه اره کارت دارم میگه من میخوام برم یه ماموریت خواهرم تنها میمونه میتونم بهت اعتماد کنم و بزارنش پیشت؟
_معلومه داداش
یونگی:ممنون خب من دیگه برم
_راستی خواهرت کی میاد
یونگی:خوب شد گفتی اجییییی(داد)
ا.ت اومد تو
داداشیییس نمیشه نرییی؟(گریه)
یونگی:نه آجی باید برم
(گریه)
_هیییی دختر کوچولو من از گریه خوشم نمیاد به نفعته گریه نکنی
(ساکت شد)
_خوبه به خدمتکارا میگم اتاقتو درست کنن اجوماااااا(داد)
اجوما:بله آقا
_همه رو جمع کن
اجوما:چشم
(همه جمع شدند)
_همگی خوب گوش کنید ایشون خواهر رفیقمه باهاش بد رفتاری نکنین وگرنه....خودتون خوب میدونید فهمیدید
خدمتکارا:بلهه
_خوبه برید سر کارتون خب ا.ت توهم برو تو اتاقت
باشه ولی اتاقم کدومه
_اه طبقه بالا ته راه رو سمت راست
ممنون
ویو ا.ت
رفتم تو اتاقم اتاق خوبی بود ولی به پای اتاق خودم نمیرسید همینجور داشتم اتاقمو آنالیز میکردم که یهو....
نویسنده:لیانا
پارت اول
علامت ها
ا.ت:
کوک:_
بقیه با اسم
ویو کوک
_مگه نگفتم خوب مواظبشون باشید اصلا میدونید چقدر پولشه؟(عربده)
نگهبان:ب...ب...خش....ید..قربان ولی.........ما خیلی مواظب بودی....
_فقط از جلو چشمام گمشوووو(عربده)
نگهبان رفت یونگی اومد
یونگی:آروم باش داداش صدات تا سر کوچه هم داشت میومد
_هعی نمیبینی بار اسلحه هام رو دزدیدن
یونگی:خیل خب باشه
_خب کارت چیه
یونگی:مگه باید کاری داشته باشم که بیام پیشت
_(یه تای ابروش رو انداخت بالا)
یونگی:باشه اره کارت دارم میگه من میخوام برم یه ماموریت خواهرم تنها میمونه میتونم بهت اعتماد کنم و بزارنش پیشت؟
_معلومه داداش
یونگی:ممنون خب من دیگه برم
_راستی خواهرت کی میاد
یونگی:خوب شد گفتی اجییییی(داد)
ا.ت اومد تو
داداشیییس نمیشه نرییی؟(گریه)
یونگی:نه آجی باید برم
(گریه)
_هیییی دختر کوچولو من از گریه خوشم نمیاد به نفعته گریه نکنی
(ساکت شد)
_خوبه به خدمتکارا میگم اتاقتو درست کنن اجوماااااا(داد)
اجوما:بله آقا
_همه رو جمع کن
اجوما:چشم
(همه جمع شدند)
_همگی خوب گوش کنید ایشون خواهر رفیقمه باهاش بد رفتاری نکنین وگرنه....خودتون خوب میدونید فهمیدید
خدمتکارا:بلهه
_خوبه برید سر کارتون خب ا.ت توهم برو تو اتاقت
باشه ولی اتاقم کدومه
_اه طبقه بالا ته راه رو سمت راست
ممنون
ویو ا.ت
رفتم تو اتاقم اتاق خوبی بود ولی به پای اتاق خودم نمیرسید همینجور داشتم اتاقمو آنالیز میکردم که یهو....
نویسنده:لیانا
۹۷۰
۱۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.