فیک تهیونگ(آخرین دیدار)p27
ا/ت. باید بری حرفی نباشه
از خودم جداش کردم و به طرف در برگردوندمش
ا/ت. برو وسایلات رو جمع کن فردا با اولین پرواز بر میگردی ایران
لایلا. خوب بگو دیگه میخوای منو نبینی میخوای با عشقت تنها باشی
ا/ت. عشقم؟
لایلا. تهیونگ رو میگم
ا/ت. اونم رفت امشب پرواز داشت امشب جونگ کوک هم رفت تو هم برو بهتره یکم تنها باشم
لایلا. نمیرم
ا/ت. اگه به خاطر منه من ازت متنفرم حالا گم شو بیرون از خونم
ویو ا/ت
لایلا نمیفهمه من دوسش دارم نمیخوام به خاطر من از رفتن منصرف بشه یا جلوی خانوادش وایسه حداقال اینطوری از من متنفر میشه و راحت میره
با حرفی که بهش کردم دوباری روشو برگردوند سمتم
لایلا. واقعا انقدر واست بی ارزشم که منو از خونت بیرون میکنی
ا/ت. آره حالا گم شو
لایلا. منو باش فکر میکردم دوستمی کسی که منو بهتر از همه میشناسه
و روشو کرد سمت در و رفت
از خودم جداش کردم و به طرف در برگردوندمش
ا/ت. برو وسایلات رو جمع کن فردا با اولین پرواز بر میگردی ایران
لایلا. خوب بگو دیگه میخوای منو نبینی میخوای با عشقت تنها باشی
ا/ت. عشقم؟
لایلا. تهیونگ رو میگم
ا/ت. اونم رفت امشب پرواز داشت امشب جونگ کوک هم رفت تو هم برو بهتره یکم تنها باشم
لایلا. نمیرم
ا/ت. اگه به خاطر منه من ازت متنفرم حالا گم شو بیرون از خونم
ویو ا/ت
لایلا نمیفهمه من دوسش دارم نمیخوام به خاطر من از رفتن منصرف بشه یا جلوی خانوادش وایسه حداقال اینطوری از من متنفر میشه و راحت میره
با حرفی که بهش کردم دوباری روشو برگردوند سمتم
لایلا. واقعا انقدر واست بی ارزشم که منو از خونت بیرون میکنی
ا/ت. آره حالا گم شو
لایلا. منو باش فکر میکردم دوستمی کسی که منو بهتر از همه میشناسه
و روشو کرد سمت در و رفت
۷.۸k
۱۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.