چند پارتی
چند پارتی
بیلیارد
پارت۱
ادمین ویو:
از اسنپ پیاده شد مثل همیشه چیزی پوشیده بود که باهاش راحت بودیعنی یه کراپ و کارگوی اور سایز با یه کلاه کپ با این لباسا احساس خوبی داشت مخصوصا معنی بیلیارد بازی میکرد
بیلیارد یکی از سرگرمی هاش بود که از دنیای بیرون دورش میکرد
در باشگاهو باز کرد و رفت تو
دام:ات اومدی؟
ات: سلام دختر چطوری
دام چوب اسنوکرشو داد دستش قبل از اومدنش توپا رو چیده بود و برای یه دست بازی اماده کرده بود
دام:امادهای؟
کلاهشو در اورد و موهاشو توی اونها جا داد و دوباره اونو سرش کرد
ات:اول شما
دام:اگه من اولم پس یه رنگ انتخاب میکنم
ات:خب منم خط دار
(توی بیلیارد دو نوع توپ هست یکدست مثلا نارنجی یا مشکی یا... رنگ زیاد داره بعضی هم خط دارن با پس زمینه ی سفید)
شروع کردن ولی یه چیزی روی اعصاب ات بود برای ارامش اومده بود ولی صدای توپ هندبال پسرای اونور اذیتش میکرد
بعد از اینکه دوباره توپی رو توی حفره انداخت ایشی گفت:ایش چقد اینا رو مخن
دام:میدونم خیلی
بعد از اینکه یه دست ات برد یه دست هم دام بازی پسرا هم تموم شد
ات عجبی توی دلش گفت
پسرا با عرق ،حوله و بطری های اب اومدن توی اتاقی که ات و دام داشتن بازی میکردن ات از اعصاب خوردی سر و صداشون اونقدر به توپ محکم ضربه زد که باعث شد خود اون توپ با چند تا توپ دیگه باهم برن توی حفره
دام چشم و ابرو اومد
دام:امتیاز منفی توپ یهدستو انداختی تو مال من بود
ات بهش چشم غره داد
پسرا با پوزخند نگاهش میکردن
یکی از پسرا از اومد که توپی بزاره توی کمد و خواست از پشت ات رد شه که ات پاشو ناخواسته اورد عقب و باعث شد اون پسر سکندری بخوره و خود ات هم به عقب پرت شه و کلاهش بیوفته
پسرا دوییدن سمت دوستشون و این باعث شد ات هول شه و بیوفته دام سریع خودشو رسونده به ات
نشست کنارش
دام:ات خوبی؟
ات:من خوبم ایی
بلند شد و دستشو را روبهروی پسر که سرش پایین بود گرفت
ات:هی
پسر سذو بلند کرد و ات توی دلش تعجب کرد
پسر موهای مشکی تا حدودی بلند داشت و صورتی خشن اما کیوت و جذاب با زاویه ی فکی تند
نگاه سردی به دست ات کرد ات هم با دیدن اون نگاه سرد بهش زل زد ولی خدایی خوشگل بود!
چند ثانیه گذشت ات نا امید شد و کمرش کمی درد گرفت
ات:اگه کمک نمیخوای خوشحال میشم
خواست دستشو بکشه که پسر دستشو گرفت و بلند شد
کنار گوشش گفت:ممنون
بیلیارد
پارت۱
ادمین ویو:
از اسنپ پیاده شد مثل همیشه چیزی پوشیده بود که باهاش راحت بودیعنی یه کراپ و کارگوی اور سایز با یه کلاه کپ با این لباسا احساس خوبی داشت مخصوصا معنی بیلیارد بازی میکرد
بیلیارد یکی از سرگرمی هاش بود که از دنیای بیرون دورش میکرد
در باشگاهو باز کرد و رفت تو
دام:ات اومدی؟
ات: سلام دختر چطوری
دام چوب اسنوکرشو داد دستش قبل از اومدنش توپا رو چیده بود و برای یه دست بازی اماده کرده بود
دام:امادهای؟
کلاهشو در اورد و موهاشو توی اونها جا داد و دوباره اونو سرش کرد
ات:اول شما
دام:اگه من اولم پس یه رنگ انتخاب میکنم
ات:خب منم خط دار
(توی بیلیارد دو نوع توپ هست یکدست مثلا نارنجی یا مشکی یا... رنگ زیاد داره بعضی هم خط دارن با پس زمینه ی سفید)
شروع کردن ولی یه چیزی روی اعصاب ات بود برای ارامش اومده بود ولی صدای توپ هندبال پسرای اونور اذیتش میکرد
بعد از اینکه دوباره توپی رو توی حفره انداخت ایشی گفت:ایش چقد اینا رو مخن
دام:میدونم خیلی
بعد از اینکه یه دست ات برد یه دست هم دام بازی پسرا هم تموم شد
ات عجبی توی دلش گفت
پسرا با عرق ،حوله و بطری های اب اومدن توی اتاقی که ات و دام داشتن بازی میکردن ات از اعصاب خوردی سر و صداشون اونقدر به توپ محکم ضربه زد که باعث شد خود اون توپ با چند تا توپ دیگه باهم برن توی حفره
دام چشم و ابرو اومد
دام:امتیاز منفی توپ یهدستو انداختی تو مال من بود
ات بهش چشم غره داد
پسرا با پوزخند نگاهش میکردن
یکی از پسرا از اومد که توپی بزاره توی کمد و خواست از پشت ات رد شه که ات پاشو ناخواسته اورد عقب و باعث شد اون پسر سکندری بخوره و خود ات هم به عقب پرت شه و کلاهش بیوفته
پسرا دوییدن سمت دوستشون و این باعث شد ات هول شه و بیوفته دام سریع خودشو رسونده به ات
نشست کنارش
دام:ات خوبی؟
ات:من خوبم ایی
بلند شد و دستشو را روبهروی پسر که سرش پایین بود گرفت
ات:هی
پسر سذو بلند کرد و ات توی دلش تعجب کرد
پسر موهای مشکی تا حدودی بلند داشت و صورتی خشن اما کیوت و جذاب با زاویه ی فکی تند
نگاه سردی به دست ات کرد ات هم با دیدن اون نگاه سرد بهش زل زد ولی خدایی خوشگل بود!
چند ثانیه گذشت ات نا امید شد و کمرش کمی درد گرفت
ات:اگه کمک نمیخوای خوشحال میشم
خواست دستشو بکشه که پسر دستشو گرفت و بلند شد
کنار گوشش گفت:ممنون
۱.۱k
۱۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.