مثل پسته ای سر بسته
مثل پسته ای سر بسته
تمام عیدم را
مشغول خودت کردی
نمی توانم ببینمت اما
همین که می دانم هستی
حال جیبم خوب است
حال دست هایی که
به ناز و نوازشت رضایت دادند
حال چشم هایم
حال انگشت هایم
وقتی که می بوسمت
و لبم برای دلت ،شور می زند.
حال آغوشم را دوست دارم
حال مشتی که تو را به تمام ظرف
ترجیح داده
بی آن که یک دل سیر دیده باشمت
بی آن که آنقدر خندیده باشیم
که چادرت باز شود
بیفتد
| رسول ادهمی |
تمام عیدم را
مشغول خودت کردی
نمی توانم ببینمت اما
همین که می دانم هستی
حال جیبم خوب است
حال دست هایی که
به ناز و نوازشت رضایت دادند
حال چشم هایم
حال انگشت هایم
وقتی که می بوسمت
و لبم برای دلت ،شور می زند.
حال آغوشم را دوست دارم
حال مشتی که تو را به تمام ظرف
ترجیح داده
بی آن که یک دل سیر دیده باشمت
بی آن که آنقدر خندیده باشیم
که چادرت باز شود
بیفتد
| رسول ادهمی |
۱.۹k
۱۷ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.