part5
های گایز چطورین
تهیونگ:دعوات نمیکنم چاگیا،بریم تو ماشین؟
ا/ت:باشه بریم
توی ماشین که نشستیم قشنگ معلوم بود که تهیونگ تحریک شده
اروم گفتم:میگما تهیونگا... میخوام لباس بخرم، منو میبری؟ تهیونگم که از خداش بود از سرش بپره سریع تایید کردو راه افتاد بعد از مدتی رسیدیم
وارد یه مغازه ی خیلی لوکس شدیم قبل اینکه بریم تو اروم دم گوشم گفت:قیمت نگاه نمیکنیا، فقط انتخاب کن
منم رفتم تو و بین اون همه لباس تهیونگ رفتو یه لباس مشکی جذب که خیلی هم باز و کوتاه بود اورد و گفت : این چطوره ، بنظرم اگه میخوای واسه من بپوشیش این خیلی خوبه حالا بزار بگردم ببینم باز ترم هست منم گفتم:نه دیگه تهیونگ، همین خوبه دیگه چه کاریه فقط.... فقطططط.... کفش پاشنه بلندم میخری برام؟ یه کفش مشکی خوشگلم پیدا کردمو خریدیمشو برگشتیم خونه ، نهارو که خوردیم یکم ورزش کردیمو تا اومدیم به خودمون بیایم غروب شده بود تهیونگ از پله ها بالا اومدو اومد توی اتاقم
تهیونگ:امشب اجوما یه شام رمانتیک برامون درست میکنه و میره خونشون ، لباسایی که امروز خریدیمو بپوش و قشنگ ارایش کن یه شام رمانتیک منتظرمونه چاگیا
و رفت بیرون منم سریع بلند شدمو رفتم سمت لوازم ارایش یه رژ قرمز برداشتمو زدم روی لبامو بعد ماتش کردم و....
ارایشم که تموم شد رفتم عقلو خودمو دیدم، واااااو عجب چیزی شدم لباسمو اوردمو پوشیدم توی تنم واقعا یه چیز دیگه بود روی پوست سفیدم خیلی میومدکفشام رو هم پوشیدم موهامو هم بالاگوجه ای پستمو چند تا تار مو روکنار گذاشتمو نبستم که خوشگا ترو شیک تر شم بعد خودمو توی بهترین ادکلنم غرق کردمو تا عطرو رو میز گذاشتم تهیونگدرو باز کرد.....
کاااااااااااااااااات
حمایت یادتون نرهههه(:💜🖇
تهیونگ:دعوات نمیکنم چاگیا،بریم تو ماشین؟
ا/ت:باشه بریم
توی ماشین که نشستیم قشنگ معلوم بود که تهیونگ تحریک شده
اروم گفتم:میگما تهیونگا... میخوام لباس بخرم، منو میبری؟ تهیونگم که از خداش بود از سرش بپره سریع تایید کردو راه افتاد بعد از مدتی رسیدیم
وارد یه مغازه ی خیلی لوکس شدیم قبل اینکه بریم تو اروم دم گوشم گفت:قیمت نگاه نمیکنیا، فقط انتخاب کن
منم رفتم تو و بین اون همه لباس تهیونگ رفتو یه لباس مشکی جذب که خیلی هم باز و کوتاه بود اورد و گفت : این چطوره ، بنظرم اگه میخوای واسه من بپوشیش این خیلی خوبه حالا بزار بگردم ببینم باز ترم هست منم گفتم:نه دیگه تهیونگ، همین خوبه دیگه چه کاریه فقط.... فقطططط.... کفش پاشنه بلندم میخری برام؟ یه کفش مشکی خوشگلم پیدا کردمو خریدیمشو برگشتیم خونه ، نهارو که خوردیم یکم ورزش کردیمو تا اومدیم به خودمون بیایم غروب شده بود تهیونگ از پله ها بالا اومدو اومد توی اتاقم
تهیونگ:امشب اجوما یه شام رمانتیک برامون درست میکنه و میره خونشون ، لباسایی که امروز خریدیمو بپوش و قشنگ ارایش کن یه شام رمانتیک منتظرمونه چاگیا
و رفت بیرون منم سریع بلند شدمو رفتم سمت لوازم ارایش یه رژ قرمز برداشتمو زدم روی لبامو بعد ماتش کردم و....
ارایشم که تموم شد رفتم عقلو خودمو دیدم، واااااو عجب چیزی شدم لباسمو اوردمو پوشیدم توی تنم واقعا یه چیز دیگه بود روی پوست سفیدم خیلی میومدکفشام رو هم پوشیدم موهامو هم بالاگوجه ای پستمو چند تا تار مو روکنار گذاشتمو نبستم که خوشگا ترو شیک تر شم بعد خودمو توی بهترین ادکلنم غرق کردمو تا عطرو رو میز گذاشتم تهیونگدرو باز کرد.....
کاااااااااااااااااات
حمایت یادتون نرهههه(:💜🖇
۳.۹k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.