برادرناتنی ✨️

برادرناتنی ✨️
P6
ویو ا.ت
بدون هیچ حرفی رسیدیم به کافه .....
_ وای تهیونگ اینجا چقدرررر قشنگه
+ خوشحالم که خوشت اومده😊

+بریم تو
_بریم

ویو تهیونگ
رفتیم توی کافه و رفتیم سر میزی که رزرو کرده بودم کنار پنجره بود و پنجره باز بود ....

موهاش باد میخورد...خیلی قشنگه🥺

ازش پرسیدم چی میخوره گفت :
_اوممممم من یه چیز کیک شکلاتی و هات چا‌کلت میخوام 😌😋

+اومم خوبه پس منم همینو میخوام😋
ویو ا.ت
تهیونگ رفت سفارش بده منم توی گوشیم بودم که یهو یکی صدام زد .

& به‌به ا.ت خانم 😏 یادی از ما کردی .
سرمو آوردم بالا دیدم هیجونه ( دوست پسر قبلیش )با علامت & )

_ تو اینجا چیکار میکنی عوضیییی تو روت میشه به من نگاه کنی
بعد اون همه کارایی که با من کردی ؟

ویو تهیونگ
صدای سر و صدا میومد
برگشت دیدم ا.ت با یه پسره داره دعوا میکنه سریع رفتم پیش ا.ت :
+ پسره ی آشغال چیکار میکنی ؟؟ هان ( داد )
& تو کدوم خری هستی باز ؟ 😏
_ درست حرف بزن میخوای چی کارم باشه دیگه دوست پسرمه 😏😌

ویو تهیونگ

داشتم با اون پسره بحث میکردم ا.ت گفتش من دوست پسرشم .........


میبینین دیگه کم کم دارم فعال میشم 😌😌🥺✨️🫶

شرط ۲۰ لایک و ۷ کامنت ۲ فالو ✨️🫶🫶🫶🫶

#BTS
#teahyung
#jungkook
#Jin
#suga
#namjoon
#j-hope
#jimin