Name: Serial killer
Name: Serial killer
Part: 4
°°°°°
=دخترم برات لباس آوردم اینا رو بپوشیی ارباب دستور داد
(بورا ویو )
کل بدنم درد میکرد که یکی در رو زد و لباس رو از خدمتکار گرفتم و پوشیدم و به سمت آشپز خونه رفتم و شروع به درست کردن غذا کردم بعد از حاضر شدن غذا به طبقه بالا رفتم و در اتاق ارباب رو زدم
(پایان بورا ویو )
+ارباب میشه بیام داخل ؟
_بیا تو...
بورا وارد اتاق تهیونگ شد و غذا رو روی میز گذاشت
_همین جا وایسا
تهیونگ وقتی یه عاشق از غذا خورد بشقاب غذا رو به طرف زمین انداخت
_این چه زهر ماریه برام درست کردی هااا ؟(داد _مثل اینکه تو زبون نمیفهمی باید ببرمت داخل اتاق قرمز که آدم بشی (داد و اعصبانی
تهیونگ موهای بورا رو میکشه و به طرف اتاق قرمز میبره و پرتش میکنه رو تخت
(اسمات 🔞)
تهیونگ شروع کرد به باز کردن کمر بندش
_هرزه هوایی مثل تو رو باید ادب کنم تا دیگه از فرمان من سر پیچی نکنی (اعصبانی
تهیونگ موهای بورا رو میکشه و به سمت دیکش میبره
_صاک بزن (اعصبانی
بورا ناچارن شروع به صاک زدن میکنه
_عاح کارت خوبه هرزه کوچولو تا صبح زیرمی (پوزخند
تهیونگ بورا رو روی تخت پهن میکنه و دیکش رو وارد بورا میکنه و شروع به تلمبه زدن میکنه و هرچی میگذره ضربه هاش بیشتر میشه
تهیونگ بورا رو داگ استایل میکنه و شلاق رو برمیداره و شروع میکنه به شلاق زدن بورا تهیونگ بعد از چند مین شلاغ رو ول میکنه و یه اسپنک به بورا میزنع و دیکش رو تا تَه واردش میکنه و ضربه میزنع بعد از اینکه ارضا شد همون جوری بورا رو ول میکنه و میره
°°°°°
فردا )
°°°°°
بورا با احساس دردی زیر دلش از خواب بیدار میشه و لباس هاش رو میپوشه و از اون اتاق بیرون میاد
=کجا بودی دختر ؟ بیا این قهوه رو برای ارباب ببر
بورا اون قهوه رو به طرف اتاق تهیونک میبره و در میزنه و بعد وارد میشه تهیونگ با دیدن بورا پوزخند میزنع
+بفرمایید قهوه ای که خواسته بودین
_من این قهوه رو بهونه کرده بودم کیم بورا (پوزخند
تهیونگ به طرف بورا میره جوری که بورا به دیوار میچسبه
_حالا حالا ها کلی کار باهات دارم (پوزخند.........
°°°°°
چطور بود ؟
۵ تا کامنت
۲۰ تا لایک
Part: 4
°°°°°
=دخترم برات لباس آوردم اینا رو بپوشیی ارباب دستور داد
(بورا ویو )
کل بدنم درد میکرد که یکی در رو زد و لباس رو از خدمتکار گرفتم و پوشیدم و به سمت آشپز خونه رفتم و شروع به درست کردن غذا کردم بعد از حاضر شدن غذا به طبقه بالا رفتم و در اتاق ارباب رو زدم
(پایان بورا ویو )
+ارباب میشه بیام داخل ؟
_بیا تو...
بورا وارد اتاق تهیونگ شد و غذا رو روی میز گذاشت
_همین جا وایسا
تهیونگ وقتی یه عاشق از غذا خورد بشقاب غذا رو به طرف زمین انداخت
_این چه زهر ماریه برام درست کردی هااا ؟(داد _مثل اینکه تو زبون نمیفهمی باید ببرمت داخل اتاق قرمز که آدم بشی (داد و اعصبانی
تهیونگ موهای بورا رو میکشه و به طرف اتاق قرمز میبره و پرتش میکنه رو تخت
(اسمات 🔞)
تهیونگ شروع کرد به باز کردن کمر بندش
_هرزه هوایی مثل تو رو باید ادب کنم تا دیگه از فرمان من سر پیچی نکنی (اعصبانی
تهیونگ موهای بورا رو میکشه و به سمت دیکش میبره
_صاک بزن (اعصبانی
بورا ناچارن شروع به صاک زدن میکنه
_عاح کارت خوبه هرزه کوچولو تا صبح زیرمی (پوزخند
تهیونگ بورا رو روی تخت پهن میکنه و دیکش رو وارد بورا میکنه و شروع به تلمبه زدن میکنه و هرچی میگذره ضربه هاش بیشتر میشه
تهیونگ بورا رو داگ استایل میکنه و شلاق رو برمیداره و شروع میکنه به شلاق زدن بورا تهیونگ بعد از چند مین شلاغ رو ول میکنه و یه اسپنک به بورا میزنع و دیکش رو تا تَه واردش میکنه و ضربه میزنع بعد از اینکه ارضا شد همون جوری بورا رو ول میکنه و میره
°°°°°
فردا )
°°°°°
بورا با احساس دردی زیر دلش از خواب بیدار میشه و لباس هاش رو میپوشه و از اون اتاق بیرون میاد
=کجا بودی دختر ؟ بیا این قهوه رو برای ارباب ببر
بورا اون قهوه رو به طرف اتاق تهیونک میبره و در میزنه و بعد وارد میشه تهیونگ با دیدن بورا پوزخند میزنع
+بفرمایید قهوه ای که خواسته بودین
_من این قهوه رو بهونه کرده بودم کیم بورا (پوزخند
تهیونگ به طرف بورا میره جوری که بورا به دیوار میچسبه
_حالا حالا ها کلی کار باهات دارم (پوزخند.........
°°°°°
چطور بود ؟
۵ تا کامنت
۲۰ تا لایک
۱۷.۶k
۱۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.