𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐒𝐞𝐨𝐮𝐥 فصل ۳ پارت ۲۷
بعد شونه کردم موهامو و دو طرف سرم بافتمشون
همینجور با صورتم ور میرفتم که یهو یکی اومد تو اتاقم
جیون_میگم ا.ت نظر چیه امروز تمر.......
برگشتم سمتش جیون خشکش زده بود منم شوکه بودم یهو جیغ زدم
_برای چی سرتو میندازی میای توی اتاق یک دختر هااااااا؟خجالت بکش بی تربیتبرو بیرون
سوجیون از جاش تکون نخورد
دوباره جیع زدم که به حودش اومد
_گفتم برو بییرووووووووون
جیون سراسیمه دویید رفت بیرون درو بست منم درو قفل کردم
_وای خدایا از دست این اوپای کله شق
لباس پوشیدم یک شلوار گشاد سفید پاچه کش با هودی بنفشم موهامم که بافته بودم
رفتم بیرون یکم دور زدم باز برگشتم توی اتاقم ولی طاقتم نیومد در شدم باز بیرون دیدم همه ی بچه ها بجز تهیونگ رفتن اتاق پیدینیم منم از فرصت استفاده کردم رفتم پیش تهیونگ
اول در شدم
ته_بیا داخل
درو با ارامیش باز کردم و رفتم داخل
_سلام
تهس.سلام ا.ت جی شده
_باهات حرف ممهی دارم
ته_منم همینطور
_پس اول تو بگو
ته_خوب باش............من عاشقش شدم ا.ت دیوونت شدمممم چشمات منو دیوونه میکنه لختندت خواب رو ازم گرفته و خوشگلیت منو نابود کرده لطفا منو انقد با زیباییت عذابم نده
_ببین ته........منم خیلی عاشقتم نه بعنوان کیم تهیونگ بکه به عنوان تهیونگ خالی به دور از شغل و این حرفا خیلی برام خاصی منم خیلی دوست دارم و دیروز هم همه ی حرفاتو توی پله ها شنیدم اونجا فهمیدم چقد عاشقمی
دوباره قطه اشک سمج سر خورد و توجه تهیونگ رو جلب کرد
اومد جلو و صورنمو گرفت و با شصتش اشکمو پاک کرد و بوسه ای به پیشونیم شد
ته_اون مروارید های قشنگت رو نریز بیرون دلمو خون میکنن لطفا
_اما تهیونگ به خاطر کارمون چیییی؟
ته_من با پیدینیم حرف میزنم من تورو از دستت نمیدم حتی اگه مجبور باشم......
_نههههه من نمیتونم با این احساس تورو توی خطر بندازن
ته_تو فقط به من بگو جوابت بله اس یا نه......؟من بقیه ی فکراشو میکنم
................
ناموصا چشمام باز نمیشه گوشی دو درصر داره خوابم میاد میرم بخوابم شبتان بخیر منتظر ادامه ی این پارت عیجان امگیز و جواب ا.ت برای فردا باشین
بوس و ماپ بهتون گایز
باییییی
همینجور با صورتم ور میرفتم که یهو یکی اومد تو اتاقم
جیون_میگم ا.ت نظر چیه امروز تمر.......
برگشتم سمتش جیون خشکش زده بود منم شوکه بودم یهو جیغ زدم
_برای چی سرتو میندازی میای توی اتاق یک دختر هااااااا؟خجالت بکش بی تربیتبرو بیرون
سوجیون از جاش تکون نخورد
دوباره جیع زدم که به حودش اومد
_گفتم برو بییرووووووووون
جیون سراسیمه دویید رفت بیرون درو بست منم درو قفل کردم
_وای خدایا از دست این اوپای کله شق
لباس پوشیدم یک شلوار گشاد سفید پاچه کش با هودی بنفشم موهامم که بافته بودم
رفتم بیرون یکم دور زدم باز برگشتم توی اتاقم ولی طاقتم نیومد در شدم باز بیرون دیدم همه ی بچه ها بجز تهیونگ رفتن اتاق پیدینیم منم از فرصت استفاده کردم رفتم پیش تهیونگ
اول در شدم
ته_بیا داخل
درو با ارامیش باز کردم و رفتم داخل
_سلام
تهس.سلام ا.ت جی شده
_باهات حرف ممهی دارم
ته_منم همینطور
_پس اول تو بگو
ته_خوب باش............من عاشقش شدم ا.ت دیوونت شدمممم چشمات منو دیوونه میکنه لختندت خواب رو ازم گرفته و خوشگلیت منو نابود کرده لطفا منو انقد با زیباییت عذابم نده
_ببین ته........منم خیلی عاشقتم نه بعنوان کیم تهیونگ بکه به عنوان تهیونگ خالی به دور از شغل و این حرفا خیلی برام خاصی منم خیلی دوست دارم و دیروز هم همه ی حرفاتو توی پله ها شنیدم اونجا فهمیدم چقد عاشقمی
دوباره قطه اشک سمج سر خورد و توجه تهیونگ رو جلب کرد
اومد جلو و صورنمو گرفت و با شصتش اشکمو پاک کرد و بوسه ای به پیشونیم شد
ته_اون مروارید های قشنگت رو نریز بیرون دلمو خون میکنن لطفا
_اما تهیونگ به خاطر کارمون چیییی؟
ته_من با پیدینیم حرف میزنم من تورو از دستت نمیدم حتی اگه مجبور باشم......
_نههههه من نمیتونم با این احساس تورو توی خطر بندازن
ته_تو فقط به من بگو جوابت بله اس یا نه......؟من بقیه ی فکراشو میکنم
................
ناموصا چشمام باز نمیشه گوشی دو درصر داره خوابم میاد میرم بخوابم شبتان بخیر منتظر ادامه ی این پارت عیجان امگیز و جواب ا.ت برای فردا باشین
بوس و ماپ بهتون گایز
باییییی
۱۴.۲k
۱۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.