تتو ارتیست من!
تتو ارتیست من!
p1
ویو ا.ت
مث همیشه سرم شلوغ بود ته بهم زنگ زده بود گفته بود قراره شریکش بیاد اینجا....
ا.ت:بعدی!
ک در اتاق باز شد .
و قامت بزرگ جئون نمایان شد
با چهره خیلی جدی گف...
ا.ت:چ طرحی و کجا؟
ک کوک گوشیشو در اورد و طرحو نشون داد
کوک:روی سیب گلوم
ا.ت :بخاب!
کوک سری تکون داد و خابید
ا.ت:تیشرتتو در بیار
در حال اماده کردن سوزن و رنگ مورد نظرش بودم.
ا.ت :خب شروع میکنم. اماده ای؟
کوک :اره
رفتم روش نشستم و پاهامو کنارش گذاشتم و خم شدم سمتش
کوک ویو
نشست روم.چ جاییم انتخاب کردم.
شروع کرد ب زدن سوزن روی گردن
با نفسای داغش داشتم از کنترول خارج میشدم
ک یهو داشت تعادلشو از دست میداد و دستامو در کمرش حلقه کردم
ا.ت:ممنون....داره دستای کوک و باز میکنه از دور کمرش
کوک:خاهش میکنم.....دستشو محکم تر میکنه
ا.ت :دستتو باز کن!
کوک:شاید دوباره بیوفتی و ریده شه تو تتو!
ا.ت :باش....چش غره
شرطا🙂🤝
لایک:20
کامنت:25
p1
ویو ا.ت
مث همیشه سرم شلوغ بود ته بهم زنگ زده بود گفته بود قراره شریکش بیاد اینجا....
ا.ت:بعدی!
ک در اتاق باز شد .
و قامت بزرگ جئون نمایان شد
با چهره خیلی جدی گف...
ا.ت:چ طرحی و کجا؟
ک کوک گوشیشو در اورد و طرحو نشون داد
کوک:روی سیب گلوم
ا.ت :بخاب!
کوک سری تکون داد و خابید
ا.ت:تیشرتتو در بیار
در حال اماده کردن سوزن و رنگ مورد نظرش بودم.
ا.ت :خب شروع میکنم. اماده ای؟
کوک :اره
رفتم روش نشستم و پاهامو کنارش گذاشتم و خم شدم سمتش
کوک ویو
نشست روم.چ جاییم انتخاب کردم.
شروع کرد ب زدن سوزن روی گردن
با نفسای داغش داشتم از کنترول خارج میشدم
ک یهو داشت تعادلشو از دست میداد و دستامو در کمرش حلقه کردم
ا.ت:ممنون....داره دستای کوک و باز میکنه از دور کمرش
کوک:خاهش میکنم.....دستشو محکم تر میکنه
ا.ت :دستتو باز کن!
کوک:شاید دوباره بیوفتی و ریده شه تو تتو!
ا.ت :باش....چش غره
شرطا🙂🤝
لایک:20
کامنت:25
۶.۶k
۰۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.