فیک :زیبای حقیقی

(part3)
علامت استاد ° بچه های کلاس ¦ مبصر ×
استاد وارد شد
×:بچه ها احترام بزارید
¦:سلام استاد
‌°:سلام بچه ها یک دانش آموز جدید بهمون اضافه شده
‌°:خودت رو معرفی کن🙂
:سلام من پارک ا/ت هستم، از مدرسه یونسی انتقالی گرفتم
:.....
°:همین؟؟
:بله
¦:‌(دست میزنن) هوووووو
°:میتونی بری کنار نامسای بشینی
:باشه
‌^:(ارام) سلام 😁
:سلام
°:خوب درس امروز رو شروع میکنم
1‌:30 دقیقه بعد
زنگ خورد
-:(کش موی ا/ت رو کشید موهاش باز شد)
:چی کار میکنی؟؟
-:هیچی از کشت خوشم اومد برای من؛
‌^:تو که کچلی کش برای چی میخوای 🤔😝
-:تو الان چی کاره ای، خودت رو نخود هر آشی نکن 😜
^:😡
:هی تو، کشم رو پس بده
-:اول که من اسم دارم دوم که گفتم از کشت خوشم اومده سوم اسمم کوک عه
:این به من ربطی نداره که اسمت چیه چون دوست دارم بدونم 😏
^:😂🤭
-:بگیر برای خودت نخواستم 😤😤😤
، ^‌:😂😂😂
^:بیا بریم غذا بخوریم غذاهای اینجا خوشمزه ست.
:‌(در حالی که موهاشو می‌بست) : اوهم منم این رو شنیدم میخوام امتحان کنم پس......
، ^:بریممم
، ^‌:😂😂😂
رفتن طبقه پایین جای غذا خوری
تو صف واستادن تا نوبت برسه بهشون
^‌:از این بیم باپ ها بردار مخلفاتش فرق داره، سامجانگ، بولگوگی، جیگه، داک گالبی هاش هم خوشمزه هست از هر کدوم یکم بردار ☺️
:😋😋باشه
رفتیم جای یک میز کنار چند تا دختر دیگه نشستیم می‌خواستیم غذا بخوریم که کوک و ریو اومدن جای ما
~:اوووووو نامسای میبینم خوراکت نسبت به پارسال بیشتر شده، این جوری پیش بره شبیه خوک میشی ها
~، - :😂😂😂
^:😡😡
:هر هر هر به خودت بخند که الانشم شبیه خوکی تو هم که شلوارت پاره بود
-:(جلوی دهن ا/ت رو گرفت) هی هی بلند نگو
~:شلوارت پاره بود!!! 🙄🙄، 🤣🤣🤣🤣🤣🤣
-:بهت گفتم آروم، 🤦🤦الان همه میفهن
^‌، ‌ :حقته 😂😂😝😝
بعد آروم شدیم و غذا خوردیم زنگ خورد همه رفتیم توی کلاس
:این زنگ چی درسی داریم؟
^:شیمی داریم
:ها همون استاد قبلیه؟
^:آره، استاد خوبه، پارسال ما اصرار کردیم که امسال هم برامون بیاد، برای همین اومد
:واووووو، اوهم از بچه ها یاون مدرسه شنیده بودم که خیلی خوب درس میده
~:کی گفته خوب درس میده مثل گوه میمونه
-:راست میگه مرتیکه پیر خرفت
___
ادامه دارد.......

لایک تا تون نره 😉