پارت ۱۰
٫سولی
+بله
٫ت تو الان خوشحالی که پیش منو جیهوپی؟(نگران)
+معلومه که خوشحالم تو آدم خیلی خوبی هستی و الان و هوپی بهترین دوست های منین
٫سال دیگه ۱۸ سالت میشه ،قول میدی مارو تنها نزاری؟
+مگه آدم بهترین دوستاش رو تنها میزاره؟
٫(ذوق)
+جونگ کوکا تو واقعا مهربونی من از پدرم برای نگه داریم توی این چند سال مچکرم ولی این یک هفته ایی که پیش تو بودم واقعا از اون چند سال بهتر بود
٫ممنونمممم سولی (ابَر ذوق)
چند دقیقه سکوت بینمون بود که تلفن جونگ کوک هم زنگ خورد
٫عع جیهوپه
_ جی کی یکی از این دشمنای قدیمی مون داره در عمارت رو میشکونه کلی هم آدم داره
٫چ چی
_به بادیگاردا زنگ زدم که بیان تو سولی فقط فرار کنید .راستی یک وسیله برای دفاع از خودتون هم بیارید تو ی در پشتی منتظرتونم
با چهره ی نگران جونگ کوک خیلی ترسیدم
٫ببین بهمون حمله کردن
بعد دستمو گرفت و بعد دوید سمت اتاقش
چند تا اسلحه برداشت
٫خیلی خب , گوشیت همراهته
+آره
صدای بلند گلوله به گوش میرسید و من پشت جونگ کوک با سرعت برق میدویید که یک دفعه از پا در اومدم و ......
+بله
٫ت تو الان خوشحالی که پیش منو جیهوپی؟(نگران)
+معلومه که خوشحالم تو آدم خیلی خوبی هستی و الان و هوپی بهترین دوست های منین
٫سال دیگه ۱۸ سالت میشه ،قول میدی مارو تنها نزاری؟
+مگه آدم بهترین دوستاش رو تنها میزاره؟
٫(ذوق)
+جونگ کوکا تو واقعا مهربونی من از پدرم برای نگه داریم توی این چند سال مچکرم ولی این یک هفته ایی که پیش تو بودم واقعا از اون چند سال بهتر بود
٫ممنونمممم سولی (ابَر ذوق)
چند دقیقه سکوت بینمون بود که تلفن جونگ کوک هم زنگ خورد
٫عع جیهوپه
_ جی کی یکی از این دشمنای قدیمی مون داره در عمارت رو میشکونه کلی هم آدم داره
٫چ چی
_به بادیگاردا زنگ زدم که بیان تو سولی فقط فرار کنید .راستی یک وسیله برای دفاع از خودتون هم بیارید تو ی در پشتی منتظرتونم
با چهره ی نگران جونگ کوک خیلی ترسیدم
٫ببین بهمون حمله کردن
بعد دستمو گرفت و بعد دوید سمت اتاقش
چند تا اسلحه برداشت
٫خیلی خب , گوشیت همراهته
+آره
صدای بلند گلوله به گوش میرسید و من پشت جونگ کوک با سرعت برق میدویید که یک دفعه از پا در اومدم و ......
۴.۳k
۰۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.