خلافکار قسمت ۲۱:
خواستم جیمین رو بزنم که دستمو گرفت سکوتی رخ داد و گفت:تو قبول شدی
خوشحال شدم و کوک اینا هم همینطور
جانگ جه هوا توی خونه به یه سول داشت همه چیز رو میگفت راجب مهمونی اون شب و مدارکی که از تهیونگ و سه ریون پیدا کرده بود یه سول توی تاکسی بود و داشت تلفنی با جه هوا حرف میزد که نامجون رو دید
یه سول:من بعدا باهات تماس میگیرم عزیزم خدافظ...همینجا نگه دار
یه سول از تاکسی پیاده شد و نامجون رو تعقیب میکرد که یهو توی کوچه ای نامجون ناپدید شد و گمش کرد
یه سول:این کجا رفت؟
نامجون از پشت سرش اومد نامجون:هان یه سول!دنبال من میگشتی؟
یه سول شوکه شد:کیم نامجون؟
نامجون و یه سول رفتن یه کافه و قهوه خوردن و راجب چند سال پیش حرف میزدن اگر یادتون باشه جیمین توی مهمونی به یه سول گفت میتونستی بانوی این مافیا بشی و منظورش این بود که یه سول میتونسته زن نامجون بشه چون اونا باهم رابطه داشتن اما یه سول فقط برای پول با نامجون بود که بعد بهش خیانت کرد و رفت با جه هوا ، نامجون هم شکست عشقی خورد و عشق رو ممنوع کرد برای همین جیمین هم چون به نامجون نزدیک تره اعصبانی میشه و انتقام میگیره اما با گرفتن جون یوری و اونارو حرص میده برای همین عشق تهیونگ و سه ریون هم مخفی مونده
نامجون:تو پول رو به عشق ترجیح دادی یه سول!دیگه هرگز جلوی راهم سبز نشو
یه سول:صبر کن نامجون!نرو!
نامجون رفت و زنگ زد به کسی،نامجون:میتونی شروع کنی از شرش خلاص شو فقط انتقام شیرینه!
یه سول اومد بیرون که یهو کسی جلوی دهنشو با دستمال گرفت و اونو بیهوش کرد و بردش داخل یه ون،جه هوا زنگ زد به یه سول اما جواب نمیداد جه هوا اعصبانی شد و تمام خونه رو بهم ریخت و داد زد:خدا لعنتت کنه لعنتی!کدوم گوری هستی!
سه ریون داشت قهوه میآورد برامون توی نشیمن بهم چشمک زد که یعنی تبریک میگه بهم اعتماد داشت میدونست من بی رحم نیستم و بی تی اس رو عوض میکنم در همین هین یه سول اشتباه قهوه رو روی تهیونگ ریخت
تهیونگ:آخ
سه ریون:وای ببخشید آقای کیم شما خوبید؟
تهیونگ درحالی که سوخته بود و درد داشت اما به سه ریون لبخند زد جیمین یه نگاه به سه ریون و یه نگاه به تهیونگ کرد و یهو سرفه کرد اون دوتا هم خودشونو جمع کردن من خندیدم
کوک:.....(اسمتو گفت)میگم تنها کسی که اینجا میخنده فقط تویی اصلا خنده اینجا ممنوعه اووو قاونونو شکستی جیمن اذیتش کن
جیمین:اینو ببین،ساکت شو جونگ کوک وگرنه تلافیتلافیشو سر تو در میارمااا
سه ریون:آقای پارک مهمون دارید آقای کیم سوک جین اینجا هستن
جیمین داشت قهوه میخورد که شوکه شد و پرید گلوش
یهو جین اومد داخل،جین:سلام چه خبر گانگستر؟
جیمین بلند شد رفت طرفش،جیمین:خدا خفت نکنه تو چرا هر سال سرزده میای؟بیا اینجا پسر!رئیس شدنت مبارک
خوشحال شدم و کوک اینا هم همینطور
جانگ جه هوا توی خونه به یه سول داشت همه چیز رو میگفت راجب مهمونی اون شب و مدارکی که از تهیونگ و سه ریون پیدا کرده بود یه سول توی تاکسی بود و داشت تلفنی با جه هوا حرف میزد که نامجون رو دید
یه سول:من بعدا باهات تماس میگیرم عزیزم خدافظ...همینجا نگه دار
یه سول از تاکسی پیاده شد و نامجون رو تعقیب میکرد که یهو توی کوچه ای نامجون ناپدید شد و گمش کرد
یه سول:این کجا رفت؟
نامجون از پشت سرش اومد نامجون:هان یه سول!دنبال من میگشتی؟
یه سول شوکه شد:کیم نامجون؟
نامجون و یه سول رفتن یه کافه و قهوه خوردن و راجب چند سال پیش حرف میزدن اگر یادتون باشه جیمین توی مهمونی به یه سول گفت میتونستی بانوی این مافیا بشی و منظورش این بود که یه سول میتونسته زن نامجون بشه چون اونا باهم رابطه داشتن اما یه سول فقط برای پول با نامجون بود که بعد بهش خیانت کرد و رفت با جه هوا ، نامجون هم شکست عشقی خورد و عشق رو ممنوع کرد برای همین جیمین هم چون به نامجون نزدیک تره اعصبانی میشه و انتقام میگیره اما با گرفتن جون یوری و اونارو حرص میده برای همین عشق تهیونگ و سه ریون هم مخفی مونده
نامجون:تو پول رو به عشق ترجیح دادی یه سول!دیگه هرگز جلوی راهم سبز نشو
یه سول:صبر کن نامجون!نرو!
نامجون رفت و زنگ زد به کسی،نامجون:میتونی شروع کنی از شرش خلاص شو فقط انتقام شیرینه!
یه سول اومد بیرون که یهو کسی جلوی دهنشو با دستمال گرفت و اونو بیهوش کرد و بردش داخل یه ون،جه هوا زنگ زد به یه سول اما جواب نمیداد جه هوا اعصبانی شد و تمام خونه رو بهم ریخت و داد زد:خدا لعنتت کنه لعنتی!کدوم گوری هستی!
سه ریون داشت قهوه میآورد برامون توی نشیمن بهم چشمک زد که یعنی تبریک میگه بهم اعتماد داشت میدونست من بی رحم نیستم و بی تی اس رو عوض میکنم در همین هین یه سول اشتباه قهوه رو روی تهیونگ ریخت
تهیونگ:آخ
سه ریون:وای ببخشید آقای کیم شما خوبید؟
تهیونگ درحالی که سوخته بود و درد داشت اما به سه ریون لبخند زد جیمین یه نگاه به سه ریون و یه نگاه به تهیونگ کرد و یهو سرفه کرد اون دوتا هم خودشونو جمع کردن من خندیدم
کوک:.....(اسمتو گفت)میگم تنها کسی که اینجا میخنده فقط تویی اصلا خنده اینجا ممنوعه اووو قاونونو شکستی جیمن اذیتش کن
جیمین:اینو ببین،ساکت شو جونگ کوک وگرنه تلافیتلافیشو سر تو در میارمااا
سه ریون:آقای پارک مهمون دارید آقای کیم سوک جین اینجا هستن
جیمین داشت قهوه میخورد که شوکه شد و پرید گلوش
یهو جین اومد داخل،جین:سلام چه خبر گانگستر؟
جیمین بلند شد رفت طرفش،جیمین:خدا خفت نکنه تو چرا هر سال سرزده میای؟بیا اینجا پسر!رئیس شدنت مبارک
۱.۱k
۱۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.