.
.
احساس میکنم من باید برم ان شاءالله
نمیدونم ولی میدونم موندم اینجا هیچ چیزی رو عوض نمیکنه من باید برم ان شاءالله حتی در صورتیکه بمیرم و هیچ اتفاقی نیفته نهایتش اینکه راحت میشم من نمیتونم مثل قبل باشم ان شاءالله
درصورتیکه اینجا بمونم حتی نمیونم مثل قبل باشم و این منو از قبل بیشتر میکشه حتی نمیتونم تصور کنم وقتی خدا نکرده دور جون درد حتمی میشه دور ازجون چه اتفاقی میفته تنها چیزی که میدونم اینکه اون موقع فقط مثل روانی ها رفتار میکنم و این چیزی جز بدبختی نمیاره خدایی نکرده
ان شاءالله خدا هیچوقت بنده هاشو ناامید نمیکنه ان شاءالله ان شاءالله ان شاءالله
احساس میکنم من باید برم ان شاءالله
نمیدونم ولی میدونم موندم اینجا هیچ چیزی رو عوض نمیکنه من باید برم ان شاءالله حتی در صورتیکه بمیرم و هیچ اتفاقی نیفته نهایتش اینکه راحت میشم من نمیتونم مثل قبل باشم ان شاءالله
درصورتیکه اینجا بمونم حتی نمیونم مثل قبل باشم و این منو از قبل بیشتر میکشه حتی نمیتونم تصور کنم وقتی خدا نکرده دور جون درد حتمی میشه دور ازجون چه اتفاقی میفته تنها چیزی که میدونم اینکه اون موقع فقط مثل روانی ها رفتار میکنم و این چیزی جز بدبختی نمیاره خدایی نکرده
ان شاءالله خدا هیچوقت بنده هاشو ناامید نمیکنه ان شاءالله ان شاءالله ان شاءالله
۲۹
۳۰ آبان ۱۴۰۳