pov:
pov:
[ وقتی موقع خواب به شدت خسته هستی و میخوای کپه ی مرگت و بزاری که مستر های عزیزم کرم ریزیشون فعال میشه..]
p1
کریس:.._ یاااااااا بیب تو که انقدر زود نمیخوابیدی چیشد الان که انقدر میخوای سریع بخوابی؟!
× اهههه بزار بخوابم دیگه ..
_* پتو رو از روت کشید ..
× امشب خیر سرمون میخواستیم حال کنیم با هممم.... یااااا
× چاان به خدا قسم اگه نزاری بخوابم میدم ممد قولی پدرتو دراره ..
[ چانی بچم رید تو خودش:/ ]
مینهو :.._ اوهه ببین کی اینجاست ..! سلطااااننن
× مینهو نزدیکم بشی ناقصت میکنم ناجور ..
_ چراالان میخوای بخوابی هنوز که سره شبه؟
× اگه ازت بپرسن که چرا میخوای سره تو بزاری و بتمرگی بخوابی چه جوابی بهشون میدی شیلنگ؟
_ ایشششش بی اعصاب اصن گمشو نخواستیم ...
× چغک از ۷ روزه هفته ۸ روزه شو ناقصم اعتراضم میکنه برامممم .... ویلچر نشین شدم ..
چانگبین : ..[ داشتی تخت و مرتب میکردی بخوابی که چانگبین با اون همه قدرت و عضله اش پرید روت که هر دوتون رو تخت پخش شدید .البته واضح تر بخوام بگم کتلت شدید ...]
× اخخخخ چته وحشییی... گاوییی؟؟
_ قرارمون چی بود ؟؟
× اییی شونم ....چه میدونم !قرار داشتم مگه باهات؟!
_یاااااااااا ......... قرار بود پاهامو ماساژ بدییی؟؟(ها ها منحرف شدی؟؟ خاک تو سرت🗿😃)
× میدونی یه چیزه خیلی خوب به ذهنم رسید !؟
_چییی؟؟
× اون جسم وسط پاتو ببرم بدم لولو سرخش کنه ...
(حالا یکی بیاد چانگبینو جمع کنه از خونه مادرش که بره پیش زنش ..)
هیونجین :
_ ...اممممم میگم بیب ؟!
×اصن حرفشم نزن (رو تخت باحالتت خسته ای نالیدی)
_ ول....
× نههههههههه
_ یاااااااا ولی کار هرشبمونههههه چباللل
× هیونجین *با کلافگی از روتخت بلند شدی * ... من الان از طرف همه جا چاک خوردم ....دانشگاه ..کار .. جزوه .. امتحان .اگه دوست داری دیگه چاک نخورم و همچنین خودتم نکنم فلنگو ببند .....
[ وقتی موقع خواب به شدت خسته هستی و میخوای کپه ی مرگت و بزاری که مستر های عزیزم کرم ریزیشون فعال میشه..]
p1
کریس:.._ یاااااااا بیب تو که انقدر زود نمیخوابیدی چیشد الان که انقدر میخوای سریع بخوابی؟!
× اهههه بزار بخوابم دیگه ..
_* پتو رو از روت کشید ..
× امشب خیر سرمون میخواستیم حال کنیم با هممم.... یااااا
× چاان به خدا قسم اگه نزاری بخوابم میدم ممد قولی پدرتو دراره ..
[ چانی بچم رید تو خودش:/ ]
مینهو :.._ اوهه ببین کی اینجاست ..! سلطااااننن
× مینهو نزدیکم بشی ناقصت میکنم ناجور ..
_ چراالان میخوای بخوابی هنوز که سره شبه؟
× اگه ازت بپرسن که چرا میخوای سره تو بزاری و بتمرگی بخوابی چه جوابی بهشون میدی شیلنگ؟
_ ایشششش بی اعصاب اصن گمشو نخواستیم ...
× چغک از ۷ روزه هفته ۸ روزه شو ناقصم اعتراضم میکنه برامممم .... ویلچر نشین شدم ..
چانگبین : ..[ داشتی تخت و مرتب میکردی بخوابی که چانگبین با اون همه قدرت و عضله اش پرید روت که هر دوتون رو تخت پخش شدید .البته واضح تر بخوام بگم کتلت شدید ...]
× اخخخخ چته وحشییی... گاوییی؟؟
_ قرارمون چی بود ؟؟
× اییی شونم ....چه میدونم !قرار داشتم مگه باهات؟!
_یاااااااااا ......... قرار بود پاهامو ماساژ بدییی؟؟(ها ها منحرف شدی؟؟ خاک تو سرت🗿😃)
× میدونی یه چیزه خیلی خوب به ذهنم رسید !؟
_چییی؟؟
× اون جسم وسط پاتو ببرم بدم لولو سرخش کنه ...
(حالا یکی بیاد چانگبینو جمع کنه از خونه مادرش که بره پیش زنش ..)
هیونجین :
_ ...اممممم میگم بیب ؟!
×اصن حرفشم نزن (رو تخت باحالتت خسته ای نالیدی)
_ ول....
× نههههههههه
_ یاااااااا ولی کار هرشبمونههههه چباللل
× هیونجین *با کلافگی از روتخت بلند شدی * ... من الان از طرف همه جا چاک خوردم ....دانشگاه ..کار .. جزوه .. امتحان .اگه دوست داری دیگه چاک نخورم و همچنین خودتم نکنم فلنگو ببند .....
۵.۵k
۲۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.