وقتی اومدید ایران
وقتی اومدید ایران
Part:6
که بازم این شوهر خواهر فرصت طلبم که همیشه خدا گوشی دستشه سریع عکسی از تهیونگ گرفت
ا.ت:هعییییی می چوسووووووو
شوهر خواهرم:بنظرت اینو بزاریم اینستا چند لایک میخوره
ا.ت:،خیلی خرومزاده ای
شوهر خواهرم:خودم میدونم
ات:آجی به این بگو پاکش کنه که عکس های خز نوجونیش رو پخش میکنم
شوهر خواهرم:شکر خوردم کاری نمیکنم فقط چاپش میکنم میزارم تو خونه
تهیونگ:،تو غلط میکنی(به کره ای)
بعد از خرید شلوار کردی و بلوز و کلی کوفت و زهرمار بالاخره از پاساژ زدیم بیرون برای اذیت کردن تهیونگ گفتم
ا.ت:،خیلی بهت میومد نظرت چیه ببریم برای اعضا هم(با خنده)
تهیونگ:ا.ت ببند
ا.ت:چشم
تا خونه چیزی نگفتم چون اگه چیزی میگفتم مطمئن بودم دعوامون میشه .
توی ماشین آهنگ دینامیت پخش شد تهیونگ انگار مست کرده بود شروع کرد به رقصیدن که......................
حواس بابام پرت شد ناخواسته زدیم به درخت
چشمام رو که باز کردم توی بیمارستان بودیم سریع از سر تخت بلند شدم داشتم دنبال تهیونگ میگشتم که....................
Part:6
که بازم این شوهر خواهر فرصت طلبم که همیشه خدا گوشی دستشه سریع عکسی از تهیونگ گرفت
ا.ت:هعییییی می چوسووووووو
شوهر خواهرم:بنظرت اینو بزاریم اینستا چند لایک میخوره
ا.ت:،خیلی خرومزاده ای
شوهر خواهرم:خودم میدونم
ات:آجی به این بگو پاکش کنه که عکس های خز نوجونیش رو پخش میکنم
شوهر خواهرم:شکر خوردم کاری نمیکنم فقط چاپش میکنم میزارم تو خونه
تهیونگ:،تو غلط میکنی(به کره ای)
بعد از خرید شلوار کردی و بلوز و کلی کوفت و زهرمار بالاخره از پاساژ زدیم بیرون برای اذیت کردن تهیونگ گفتم
ا.ت:،خیلی بهت میومد نظرت چیه ببریم برای اعضا هم(با خنده)
تهیونگ:ا.ت ببند
ا.ت:چشم
تا خونه چیزی نگفتم چون اگه چیزی میگفتم مطمئن بودم دعوامون میشه .
توی ماشین آهنگ دینامیت پخش شد تهیونگ انگار مست کرده بود شروع کرد به رقصیدن که......................
حواس بابام پرت شد ناخواسته زدیم به درخت
چشمام رو که باز کردم توی بیمارستان بودیم سریع از سر تخت بلند شدم داشتم دنبال تهیونگ میگشتم که....................
۱۱.۹k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.