p1
ا.ت)*
هوف تموم نشد دیگه. به مینو زدم ،
- کی تموم میشه کلاس (آروم)
مینو: هنوز نیم ساعت مونده .
استاد: کیم ا.ت ؟ جواب این سوال ؟
- بل..ه استاد ... امم میش..ه
استاد: هواست کجاست ؟(داد)
- ببخشید (اروم)
پرشبهاخرایکلاس)*
اه اه استاده چندش ، آبروم جلوی همه رفت . این تازه اومده هنوز با شخصیت پیچیده من آشنا نشده .
صدای زنگ)*
مینو: یسسس... هی . چته ا.ت ؟
ا.ت : هیچی.
مینو: اها. قیافه پوکرفیست اینو نمیگه .. چون استاد جدیده سرت داد زده ؟
ا.ت؛ مرتیکه دبه عنو فکر کرده چ عنی هس . بش نشون میدم.
رفتم تو حیاط تا یکم چیزی بگیرم بخورم . رفتم سمت دکه یک شیرکاکائو خریدم
متوجه صدای زنگ نشدم رفتم تو حیاط دیدم خالیه به سرعت دو رفتم سمت در تا خواستم باز کنم یکی اومد بیرون و خوردم بش و شیرکاکائوم ریخت رو اونیفورمش ...
بلند شدم
- ببخشید، ،
سرمو بالا گرفتم، چرا هرچی میرم بالا نمیرسم به سرش ؟؟؟ بالاخره دیدمش ، این آدمه یا گوزیلاااا
+ ام ،،، چقد سر به هوا .
- گفتم هواسم نبود .. اوه اونیفرمتون و براتون میبرم خشک شویی زنگ آخر ب....
دیدم کتش و در آورد و داد به دستم و پیرهنش و جلوی آفتاب درآورد.
چشمام روسیکس پکاش قفل شده بود ،،، کت و از دستم گرفت و پوشید و پیرهن و داد دستم. هنوز تو شک بودم .
ریدم؟
بزارمبقیشو؟
شرایط:۳لایک.
هوف تموم نشد دیگه. به مینو زدم ،
- کی تموم میشه کلاس (آروم)
مینو: هنوز نیم ساعت مونده .
استاد: کیم ا.ت ؟ جواب این سوال ؟
- بل..ه استاد ... امم میش..ه
استاد: هواست کجاست ؟(داد)
- ببخشید (اروم)
پرشبهاخرایکلاس)*
اه اه استاده چندش ، آبروم جلوی همه رفت . این تازه اومده هنوز با شخصیت پیچیده من آشنا نشده .
صدای زنگ)*
مینو: یسسس... هی . چته ا.ت ؟
ا.ت : هیچی.
مینو: اها. قیافه پوکرفیست اینو نمیگه .. چون استاد جدیده سرت داد زده ؟
ا.ت؛ مرتیکه دبه عنو فکر کرده چ عنی هس . بش نشون میدم.
رفتم تو حیاط تا یکم چیزی بگیرم بخورم . رفتم سمت دکه یک شیرکاکائو خریدم
متوجه صدای زنگ نشدم رفتم تو حیاط دیدم خالیه به سرعت دو رفتم سمت در تا خواستم باز کنم یکی اومد بیرون و خوردم بش و شیرکاکائوم ریخت رو اونیفورمش ...
بلند شدم
- ببخشید، ،
سرمو بالا گرفتم، چرا هرچی میرم بالا نمیرسم به سرش ؟؟؟ بالاخره دیدمش ، این آدمه یا گوزیلاااا
+ ام ،،، چقد سر به هوا .
- گفتم هواسم نبود .. اوه اونیفرمتون و براتون میبرم خشک شویی زنگ آخر ب....
دیدم کتش و در آورد و داد به دستم و پیرهنش و جلوی آفتاب درآورد.
چشمام روسیکس پکاش قفل شده بود ،،، کت و از دستم گرفت و پوشید و پیرهن و داد دستم. هنوز تو شک بودم .
ریدم؟
بزارمبقیشو؟
شرایط:۳لایک.
۱۱.۷k
۲۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.