تک پارتی جیمین( درخواستی)
ژانر : عاشقانه، کیوت
ویو ادمین
وسطای زمستون بود برف همه جارو سفید کرده بود
همه زوج ها هم باهم شاد بودن مثل ات و جیمین
ویو ات
این چندوقت جیمین هی سرکار بود این چند روز خیلی کار میکرد به من هم توجه میکرد ولی خیلی کم
بلاخره رسید به شنبه من خیلی امروز خوشحالم چون جیمین تعطیل هست و میتونیم کلی کار انجام بدیم ولی متاسفانه با اینکه تعطیل بود داشت تو اتاق کارش کارای شرکت رو انجام میداد حالم خیلی بد بود ولی بروز ندادم
رفتم داخل اتاق کارش
ات : جیمین
جیمین : چیه
ات : میگم میای بریم بیرون برف بازی خوش میگذره
جیمین : الان نه کار دارم
ات : ولی ...
جیمین : گفتم نه برو بیرون
با بغض از اتاق در اومدم و رفتم داخل اتاق خواب همین طوری با لباس هام گرفتم خوابیدم
ساعت نه شب
ویو جیمین
بلاخره کارام تموم میخواستم امروز رو با ات خوش بگذرونم ولی متاسفانه کارام اجازه نداد
الان هم میخوام برم ازش معذرت خواهی کنم
عشقم نباید از دستم ناراحت باشه وگرنه من روانی میشم رفتم داخل اتاق مشترکمون دیدم همون با لباس های بیرونش خوابیده به کیوت بودنش خندیدم و رفتم سمتش یکم نازش کردم که دیدم چشماشو باز تا من رو دید رو شو برگردوند
جیمین : ای کیوت
ات : برو اونور باهات قهرم
جیمین : عشقم میدونی باهام قهر کنی خیلی غصه میخورم پس لطفا قهر نشو
ات : نمیخوام
جیمین : چرا؟
ات : چون تو اصلا بهم توجه نمیکنی
جیمین : چاگی ببخشید من منظوری نداشتم باور کن
ات : خب باشه دیگه قهر نیستم
جیمین : مرسی عشقم حالا پاشو اماده شو بریم بیرون برف بازی
ات : واقعا؟
جیمین : بله خانوم خوشگله
ات : هورااا
تامام
چطور بود؟؟؟
ویو ادمین
وسطای زمستون بود برف همه جارو سفید کرده بود
همه زوج ها هم باهم شاد بودن مثل ات و جیمین
ویو ات
این چندوقت جیمین هی سرکار بود این چند روز خیلی کار میکرد به من هم توجه میکرد ولی خیلی کم
بلاخره رسید به شنبه من خیلی امروز خوشحالم چون جیمین تعطیل هست و میتونیم کلی کار انجام بدیم ولی متاسفانه با اینکه تعطیل بود داشت تو اتاق کارش کارای شرکت رو انجام میداد حالم خیلی بد بود ولی بروز ندادم
رفتم داخل اتاق کارش
ات : جیمین
جیمین : چیه
ات : میگم میای بریم بیرون برف بازی خوش میگذره
جیمین : الان نه کار دارم
ات : ولی ...
جیمین : گفتم نه برو بیرون
با بغض از اتاق در اومدم و رفتم داخل اتاق خواب همین طوری با لباس هام گرفتم خوابیدم
ساعت نه شب
ویو جیمین
بلاخره کارام تموم میخواستم امروز رو با ات خوش بگذرونم ولی متاسفانه کارام اجازه نداد
الان هم میخوام برم ازش معذرت خواهی کنم
عشقم نباید از دستم ناراحت باشه وگرنه من روانی میشم رفتم داخل اتاق مشترکمون دیدم همون با لباس های بیرونش خوابیده به کیوت بودنش خندیدم و رفتم سمتش یکم نازش کردم که دیدم چشماشو باز تا من رو دید رو شو برگردوند
جیمین : ای کیوت
ات : برو اونور باهات قهرم
جیمین : عشقم میدونی باهام قهر کنی خیلی غصه میخورم پس لطفا قهر نشو
ات : نمیخوام
جیمین : چرا؟
ات : چون تو اصلا بهم توجه نمیکنی
جیمین : چاگی ببخشید من منظوری نداشتم باور کن
ات : خب باشه دیگه قهر نیستم
جیمین : مرسی عشقم حالا پاشو اماده شو بریم بیرون برف بازی
ات : واقعا؟
جیمین : بله خانوم خوشگله
ات : هورااا
تامام
چطور بود؟؟؟
۱۴.۵k
۰۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.