فیک یونگی تک پارتی
(درخواستی)
ا/ ت: خیلی عصبی بودم منتظر نشسته بودم تا یونگی بیاد .پسره کم عقل هرچقدر بهش زنگ میزنم جواب نمیده معلوم نیست کجاست ساعت ۲ نصفه شبه هنوز نیومده خونه.اصن ... اصن با خودش نمیگه این دختر نگران میشه.بزار بیاد خونه.
همین جوری داشتم حرص میخوردم نگران بودم ک صدای باز شدن در شنیدم بله آقا تشرف فرما شدن بالاخره.!
یونگی تلو تلو خوران داشت میومد سمتم شیشه مشروب دستش بود.چشاشم خمار بود .یهو اربده زد ا/ ...ت کجایی؟
ا/ ت: فهمیده بودم مسته ولی خیلی عصبی رفتم پیشش داد زدم گفتم : معلوم هست کجایی؟ بله رفتی مست کردی معلوم نیست چقدر خوردی واسه چی گوشیتو جواب نمیدی ها!؟
یونگی: ا/ ت رو مخم راه نرو حال ندارم
ا/ ت: یعنی چی میگم کجا بودی؟
یونگی: گمشو تو اتاقت حال ندارم دعوا کردم تو کمپانی اصن حالم خوب نیست گمشو
ا/ ت: درست حرف بزن
یونگی : خیلی عصبی شدم از دستش نفهمیدم چجوری رفتم زدم تو گوشش گفتم گمشو تو اتاق
ا/ ت: همین جوری ک صورتمو گرفته بودم اشکام میریخت رفتم تو اتاق نشستم رو تخت کلی گریه کردم آخه چرا با من این کارو میکنه .
یونگی: الان یه ساعت گذشته فهمیدم چه غلطی کردم اون موقع مست بودم وای یونگی آخر این اخلاق فاکیت کار دستت داد آخه پسر چرا نمیتونی خودتو کنترل کنی ها.
باید برم ازش عذر خواهی کنم.
رفتم دم در اتاق مشترکمون در زدم جواب نداد رفتم تو نشسته بود پشت میز ارایشش از تو اینه نگاهی بهم انداخت محل نداد
رفتم سمتش خواستم لباشو ببوسم ک دستشو گذاشت رو لبم مانع شد .
یونگی: عشقم ببخشید خب درکم کن من مست بودم دعوا کرده بودم خب ببخش
ا/ ت: برو بیرون یونگی
یونگی: عشقم؟ قهر نکن دیگ خب و امدم نزدیکشو محکم لباشو بوسیدم مک محکمی زدم
ا/ ت: یااا یونگی لبام کبود شد
یونگی: تقصیر خودته ک انقدر لبات خوشمزه هستن( خنده)
یونگی: اشتی؟
ا/ ت: اره
یونگی: محکم بغلش کردم
ا/ ت: دوست دارم یونگی
لایک کنننن❤ کامنت بزاررر بیب👉
درخواست تک پارتی .سناریو دارین بگین
#بی_تی_اس #ویسگون #عشق
ا/ ت: خیلی عصبی بودم منتظر نشسته بودم تا یونگی بیاد .پسره کم عقل هرچقدر بهش زنگ میزنم جواب نمیده معلوم نیست کجاست ساعت ۲ نصفه شبه هنوز نیومده خونه.اصن ... اصن با خودش نمیگه این دختر نگران میشه.بزار بیاد خونه.
همین جوری داشتم حرص میخوردم نگران بودم ک صدای باز شدن در شنیدم بله آقا تشرف فرما شدن بالاخره.!
یونگی تلو تلو خوران داشت میومد سمتم شیشه مشروب دستش بود.چشاشم خمار بود .یهو اربده زد ا/ ...ت کجایی؟
ا/ ت: فهمیده بودم مسته ولی خیلی عصبی رفتم پیشش داد زدم گفتم : معلوم هست کجایی؟ بله رفتی مست کردی معلوم نیست چقدر خوردی واسه چی گوشیتو جواب نمیدی ها!؟
یونگی: ا/ ت رو مخم راه نرو حال ندارم
ا/ ت: یعنی چی میگم کجا بودی؟
یونگی: گمشو تو اتاقت حال ندارم دعوا کردم تو کمپانی اصن حالم خوب نیست گمشو
ا/ ت: درست حرف بزن
یونگی : خیلی عصبی شدم از دستش نفهمیدم چجوری رفتم زدم تو گوشش گفتم گمشو تو اتاق
ا/ ت: همین جوری ک صورتمو گرفته بودم اشکام میریخت رفتم تو اتاق نشستم رو تخت کلی گریه کردم آخه چرا با من این کارو میکنه .
یونگی: الان یه ساعت گذشته فهمیدم چه غلطی کردم اون موقع مست بودم وای یونگی آخر این اخلاق فاکیت کار دستت داد آخه پسر چرا نمیتونی خودتو کنترل کنی ها.
باید برم ازش عذر خواهی کنم.
رفتم دم در اتاق مشترکمون در زدم جواب نداد رفتم تو نشسته بود پشت میز ارایشش از تو اینه نگاهی بهم انداخت محل نداد
رفتم سمتش خواستم لباشو ببوسم ک دستشو گذاشت رو لبم مانع شد .
یونگی: عشقم ببخشید خب درکم کن من مست بودم دعوا کرده بودم خب ببخش
ا/ ت: برو بیرون یونگی
یونگی: عشقم؟ قهر نکن دیگ خب و امدم نزدیکشو محکم لباشو بوسیدم مک محکمی زدم
ا/ ت: یااا یونگی لبام کبود شد
یونگی: تقصیر خودته ک انقدر لبات خوشمزه هستن( خنده)
یونگی: اشتی؟
ا/ ت: اره
یونگی: محکم بغلش کردم
ا/ ت: دوست دارم یونگی
لایک کنننن❤ کامنت بزاررر بیب👉
درخواست تک پارتی .سناریو دارین بگین
#بی_تی_اس #ویسگون #عشق
۴۳.۳k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.