سناریو ران هایتانی 💜
به عنوان دوست پسر :
وقتی گروگان میگیرنت :
توی خونت بودی که یسری پسر اومدن تو خونه که تورو گروگان بگیرند [چون دشمن ران و ریندو بودن ]
درو شکوندن اومدن تو خونه حدود ۶ نفر بودن
ا/ت :( هی شما کی هستین از خونم گمشین بیرون )
یکی از اونا :( نترس فقط قراره بدون درد بمیری )
ا/ت :( اها فهمیدم برا چی اینجایین گنگ دشمن )
پسر :( خیلی ضعیف به نظر میرسی دختر کوچولو )
ا/ت :( اگه جرعت داری بهم دست بزن مرتیکه )
که یهو ۶ نفری بهت حمله کردن
.
.
وضعیت ران و ریندو وقتی فهمیدن تورو گروگان گرفتن
ران :( اگه یه تار موی ا/ت کم شده باشه میدونم و اون مرتیکه 💢)
ریندو :( نترس درستش میکنیم )
با ماشین راه افتادن سمت خونت
ران :( ا/ت اینجایی )
داشتی به پسرای بیهوش روی زمین لگد میزدی میخندیدی :( باکا ب گفتی ضعیف )
ا/ت :( هاا اع ران ... ریندو شما اینجا چی کار میکنید؟...)
ران و ریندو که دهنشون باز مونده بود
ریندو :( دقیقا چطوری بیهوششون کردی ؟)
ران :( کارت حرف نداشت نمیدونستم بیبیم از این کارا هم بلده )
خندیدی و گفتی :( حالا چطوری این گندو تمیز کنم هعی ...)
به ران نگاه کردی که ران گفت :( رو تمیزی به منو ریندو حساب باز نکن من فقط میتونم درو پنجره هارو درست کنم )
ا/ت :( همونم خوبه اریگاتو )
~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~
وقتی پیشنهاد فیلم ترسناک میدی :
ا/ت :( ران ران میشه فیلم ترسناک ببینیم )
ران :( هوم باشه فقط مطمعنی میخوای شب فیلم ترسناک ببینی ؟)
ا/ت :( اره شب بهتره )
ران :( اگه ترسیدی من گردن نمیگیرمتا )
ا/ت :( باشه من کجا ترس کجا )
ران فیلم رو گذاشت وسطای فیلم تو بازوی ران و چسبیدی از ترس ران هم زیر چشمی نگات کرد و نیشخند زد معلوم نبود چه فکری داره تو سرش 😂
فیلم تموم شد تو داشتی از ترس می مردی
ران :( دارلینگ میبینم ترسیدی )
ا/ت :( ها چی نه ... نه بابا )
که صدای باد میاد
تو جیغ میزنی و میری پشت ران
ران :( اوه اوه آروم تا وقتی من هستم چیزی نیست )
ا/ت :( اصلا میخوام برم بخوابم )
ران :( باشه برو )
ا/ت :( ام میشه تو هم بیای ...)
ران :( چیه نکنه ترسیدی ؟)
ا/ت :( نخیر فقط میخوام بغلت کنم ) * درواقع بهانه بود ترسیده بودی *
رفتی خوابیدی و چون میترسیدی ران رو هم به زور بردی بغلش کردی 😂
~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~
وقتی میخوای بیدارش کنی :
تو صبح اول بیدار شدی و ران بهت سپرده بود وقتی بیدار شدی اونم بیدار کنی که بره گنگ پس پاشدی کاراتو کردی و بعدش رفتی پیش ران اول آروم صداش کردی :
ا/ت *اروم* :( ران ... ران پاشو )
ولی جواب نداد
ا/ت *یکم بلد تر *:( ران پاشو ران )
بازم عین خیالش نبود
تو ذهن خودت :《 چقد خوابش سنگینه پاشو دیگههه 💢》
ا/ت * با صدای بلند * :( ران پاشو دیگه 200 بار صدات کردم )
ایندفعه بیدار شد ولی به روی خودش نیاورد
ا/ت :( پا میشی یا خودم بیدارت کنم 💢💀)
ران :( اه ا/ت خوابم میاد ۵ دقیقه دیگه فقط )
ا/ت :( پاشه ولی فقط ۵ دقیقه )
ران :( باشه )
رفتی ولی 10 دقیقه شد هنوز بیدار نشده بود ایندفعه نشستی رو شکمش
بالشتشم برداشتی گذاشتی رو صورتش و گفتی :( 10 دقیقه شددد )
ران بالشتو از رو صورتش برداشت و دوباره گذاشت زیر سرش و گفت :( نه اینطوری نمیشه )
و تورو از رو شکمش بلند کرد و بغل کرد پاشم انداخت روت که نتونی بگیری بری
ا/ت :( ولم کننننن )
ران :( هیشششش میخوام بخوابم )
ا/ت :( خودت گفتی بیدارم کن )
ران :( الان نیاز نیست الان میگم بخواب )
ا/ت :( نمیخوامم اعععع ولم کنن هنوز دهن دارم میتونم سر و صدا کنم )
که ران گفت :( الان اینم حل میکنم ) و دستشو گذاشت رو دهنت
تو هم که ناچار بودی بخوابی کار دیگه ای نمیتونستی بکنی گرفتی خوابیدی 😁😂
~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~
امیدوارم خوشتون اومده باشه `~`
بعد این سناریو ریندو رو میزارم بعد گوجو
وقتی گروگان میگیرنت :
توی خونت بودی که یسری پسر اومدن تو خونه که تورو گروگان بگیرند [چون دشمن ران و ریندو بودن ]
درو شکوندن اومدن تو خونه حدود ۶ نفر بودن
ا/ت :( هی شما کی هستین از خونم گمشین بیرون )
یکی از اونا :( نترس فقط قراره بدون درد بمیری )
ا/ت :( اها فهمیدم برا چی اینجایین گنگ دشمن )
پسر :( خیلی ضعیف به نظر میرسی دختر کوچولو )
ا/ت :( اگه جرعت داری بهم دست بزن مرتیکه )
که یهو ۶ نفری بهت حمله کردن
.
.
وضعیت ران و ریندو وقتی فهمیدن تورو گروگان گرفتن
ران :( اگه یه تار موی ا/ت کم شده باشه میدونم و اون مرتیکه 💢)
ریندو :( نترس درستش میکنیم )
با ماشین راه افتادن سمت خونت
ران :( ا/ت اینجایی )
داشتی به پسرای بیهوش روی زمین لگد میزدی میخندیدی :( باکا ب گفتی ضعیف )
ا/ت :( هاا اع ران ... ریندو شما اینجا چی کار میکنید؟...)
ران و ریندو که دهنشون باز مونده بود
ریندو :( دقیقا چطوری بیهوششون کردی ؟)
ران :( کارت حرف نداشت نمیدونستم بیبیم از این کارا هم بلده )
خندیدی و گفتی :( حالا چطوری این گندو تمیز کنم هعی ...)
به ران نگاه کردی که ران گفت :( رو تمیزی به منو ریندو حساب باز نکن من فقط میتونم درو پنجره هارو درست کنم )
ا/ت :( همونم خوبه اریگاتو )
~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~
وقتی پیشنهاد فیلم ترسناک میدی :
ا/ت :( ران ران میشه فیلم ترسناک ببینیم )
ران :( هوم باشه فقط مطمعنی میخوای شب فیلم ترسناک ببینی ؟)
ا/ت :( اره شب بهتره )
ران :( اگه ترسیدی من گردن نمیگیرمتا )
ا/ت :( باشه من کجا ترس کجا )
ران فیلم رو گذاشت وسطای فیلم تو بازوی ران و چسبیدی از ترس ران هم زیر چشمی نگات کرد و نیشخند زد معلوم نبود چه فکری داره تو سرش 😂
فیلم تموم شد تو داشتی از ترس می مردی
ران :( دارلینگ میبینم ترسیدی )
ا/ت :( ها چی نه ... نه بابا )
که صدای باد میاد
تو جیغ میزنی و میری پشت ران
ران :( اوه اوه آروم تا وقتی من هستم چیزی نیست )
ا/ت :( اصلا میخوام برم بخوابم )
ران :( باشه برو )
ا/ت :( ام میشه تو هم بیای ...)
ران :( چیه نکنه ترسیدی ؟)
ا/ت :( نخیر فقط میخوام بغلت کنم ) * درواقع بهانه بود ترسیده بودی *
رفتی خوابیدی و چون میترسیدی ران رو هم به زور بردی بغلش کردی 😂
~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~
وقتی میخوای بیدارش کنی :
تو صبح اول بیدار شدی و ران بهت سپرده بود وقتی بیدار شدی اونم بیدار کنی که بره گنگ پس پاشدی کاراتو کردی و بعدش رفتی پیش ران اول آروم صداش کردی :
ا/ت *اروم* :( ران ... ران پاشو )
ولی جواب نداد
ا/ت *یکم بلد تر *:( ران پاشو ران )
بازم عین خیالش نبود
تو ذهن خودت :《 چقد خوابش سنگینه پاشو دیگههه 💢》
ا/ت * با صدای بلند * :( ران پاشو دیگه 200 بار صدات کردم )
ایندفعه بیدار شد ولی به روی خودش نیاورد
ا/ت :( پا میشی یا خودم بیدارت کنم 💢💀)
ران :( اه ا/ت خوابم میاد ۵ دقیقه دیگه فقط )
ا/ت :( پاشه ولی فقط ۵ دقیقه )
ران :( باشه )
رفتی ولی 10 دقیقه شد هنوز بیدار نشده بود ایندفعه نشستی رو شکمش
بالشتشم برداشتی گذاشتی رو صورتش و گفتی :( 10 دقیقه شددد )
ران بالشتو از رو صورتش برداشت و دوباره گذاشت زیر سرش و گفت :( نه اینطوری نمیشه )
و تورو از رو شکمش بلند کرد و بغل کرد پاشم انداخت روت که نتونی بگیری بری
ا/ت :( ولم کننننن )
ران :( هیشششش میخوام بخوابم )
ا/ت :( خودت گفتی بیدارم کن )
ران :( الان نیاز نیست الان میگم بخواب )
ا/ت :( نمیخوامم اعععع ولم کنن هنوز دهن دارم میتونم سر و صدا کنم )
که ران گفت :( الان اینم حل میکنم ) و دستشو گذاشت رو دهنت
تو هم که ناچار بودی بخوابی کار دیگه ای نمیتونستی بکنی گرفتی خوابیدی 😁😂
~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~○~
امیدوارم خوشتون اومده باشه `~`
بعد این سناریو ریندو رو میزارم بعد گوجو
۵۷.۲k
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.