سلاح سرد(پارت21)
^جینهو ویو^
که دیدم در باز شد
مینمین:جینهو!حالت خوبه ؟
سریع امدن سمتم و هی حالمو میپرسیدن...
جینهو:خوبم بچه ها هی نپرسین...
ریونهو:جینهو یا همین الان میگی تو این 1ماه چت شده یا من میدونو تو
جینهو:.....
کیمین:خب راس میگه دیگه...تو این 1ماه خیلی تو خودتی و اصلا باهامون حرفم نمیزنی..
جینهو:مینهو کجاست؟
مینمین:نمیدونیم از وقتی تو رفتی اونم زد بیرون...کیهیونم معلوم نی کجاست..فک کنم پیش مینهوعه...وایسا ببینم جواب مارو بده اول....چیشده
جینهو:بچه ها....واقعا معذرت میخوام...تو این چندوقت اذیت شدین ...حالم خوب نبود راستش نیاز داشتم تنها باشم و یکمم رفتارم بد بود...معذرت میخوام...
سومی:خب از صبح کجا بودی هوم؟کجا رفتی؟
جینهو:هتل....
همشون:هتللللللل؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جینهو:اره خب..چیه مگه
مینمین:مگه خودت خونه نداری که میری هتل مگه ما نیستیم که هتل میری ...هی خدا
جینهو:خب حالم خوب نبود بچه ها...راستی کجاییم...؟
ریونهو:بچه ها این مرده اسمش چی بود؟؟
مینمین:فک کنم جونگ کوک بود
جینهو:جونگ کوک!!
مینمین:اره.....میشناسش؟
جینهو:اووممم فک کنم اره...
ریونهو:راستش بگو بیشرففف
جینهو:به جان تو راس میگم فک کنم تو باشگاهم دیدمش ...عاا راستی اونم تو مهمونی ان شب بود....وای پشین بریم تا همین الانشم آبرو نموند برامون:|
ریونهو:راس میگه مینهو بفهمه میکشتمون.......
جینهو:پشید پشید بریم....
با بچه ها بلند شدیم و رفتیم پایین که دیدیم دوتا مرد خوشتیپ نشستن رو کاناپه و پشتشون به ماست
جینهو:اهم اهم
که یکیشون برگشت و نگاهم کرد..
کوک:عاا سلام .....
همه:سلام
جیمین:پس بالاخره به هوش امدین(خنده)
جینهو:بله
کوک:خب راستش تو بار حالتون بد شد منم اوردمتون اینجا و به دوستاتون خبر دادم که بیان..
جینهو:بله ممنون...خبدیگه ما باید بریم..بازم ممنون
ازشون خداحافظی کردیم و رفتم بیرون که دیدیم مینهو زنگ زد به ریونهو
*مکالمه مینهو و ریونهو*
ریونهو:بله!
مینهو:سلام کجایید؟
ریونهو:سلام ما بیرونیم
مینهو:خب بیین خونه دیگه
ریونهو:تو کجایی؟
مینهو:من و کیهیون امدیم خونه...
ریونهو:اوک ماهم تا 1ساعت دیگه میایم..
مینهو:اوکی مواظب باشید..راستی از جینهو خبر دارین؟
ریونهوظکاره پیشمونه...فعلا
مینهو:اوک بای
*پایان مکالمشون*
جینهو:مینهو بود؟
زیونهو:اره خب بریم دور بزنیم بعدش بریم خونه..
جینهو:عاا راستش من باید برم هتل وسیله هام اونجان
ریونهو:راس میگ بیاین بریم هتل تو وسیله هاتو بردار بریم بعدش یه دور بزنیم
همه:اوک
با ماشین بچه ها راه افتادیم و ادرس هتل دادم و بعد از 40مین رسیدیم..
ریونهو:ماشالله خوش اشتها هم هستی
جینهو:کوفته(حنده)خب بچه ها من میرم یه نیم ساعت دیه میام..
همه:اوک
رفتم بالا و رفتم تو اتاق وسیله هام جمع و جور کردم لباسم عوض کردم و ارایشم تمدید کردم و رفتم پایین کلید هتل تحویل دادم و کارای لازم کردم وامدم بیرون
جینهو:ریونهو صندوق بزن
ریونهو:اوک
صندوق زد و وسیله هام گذاشتم و رفتم نشستم..
جینهو:خب بریم کجا..
مینیمن:رستوران..
کیمین:پارک
سومی:شهربازی
ریونهو:من تابع جمع
جینهو:به نظرم شهربازی حال بده..مگه نه؟
همه:اره اره بریم
ریونهو راه افتاد سمت شهربازی بعد از کی وسیله سوار شدن رفتیم تا یه چیبخوریم ..بعدش راه افتادیم سمت خونه مینهو و کیهیون خواب بودن... هرکی رفت سمت اتاقش و بعد از انجام کارای لازم خوابیدیم....
پایان پارت21
اسلاید2استایل جینهو تو شهربازی
که دیدم در باز شد
مینمین:جینهو!حالت خوبه ؟
سریع امدن سمتم و هی حالمو میپرسیدن...
جینهو:خوبم بچه ها هی نپرسین...
ریونهو:جینهو یا همین الان میگی تو این 1ماه چت شده یا من میدونو تو
جینهو:.....
کیمین:خب راس میگه دیگه...تو این 1ماه خیلی تو خودتی و اصلا باهامون حرفم نمیزنی..
جینهو:مینهو کجاست؟
مینمین:نمیدونیم از وقتی تو رفتی اونم زد بیرون...کیهیونم معلوم نی کجاست..فک کنم پیش مینهوعه...وایسا ببینم جواب مارو بده اول....چیشده
جینهو:بچه ها....واقعا معذرت میخوام...تو این چندوقت اذیت شدین ...حالم خوب نبود راستش نیاز داشتم تنها باشم و یکمم رفتارم بد بود...معذرت میخوام...
سومی:خب از صبح کجا بودی هوم؟کجا رفتی؟
جینهو:هتل....
همشون:هتللللللل؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جینهو:اره خب..چیه مگه
مینمین:مگه خودت خونه نداری که میری هتل مگه ما نیستیم که هتل میری ...هی خدا
جینهو:خب حالم خوب نبود بچه ها...راستی کجاییم...؟
ریونهو:بچه ها این مرده اسمش چی بود؟؟
مینمین:فک کنم جونگ کوک بود
جینهو:جونگ کوک!!
مینمین:اره.....میشناسش؟
جینهو:اووممم فک کنم اره...
ریونهو:راستش بگو بیشرففف
جینهو:به جان تو راس میگم فک کنم تو باشگاهم دیدمش ...عاا راستی اونم تو مهمونی ان شب بود....وای پشین بریم تا همین الانشم آبرو نموند برامون:|
ریونهو:راس میگه مینهو بفهمه میکشتمون.......
جینهو:پشید پشید بریم....
با بچه ها بلند شدیم و رفتیم پایین که دیدیم دوتا مرد خوشتیپ نشستن رو کاناپه و پشتشون به ماست
جینهو:اهم اهم
که یکیشون برگشت و نگاهم کرد..
کوک:عاا سلام .....
همه:سلام
جیمین:پس بالاخره به هوش امدین(خنده)
جینهو:بله
کوک:خب راستش تو بار حالتون بد شد منم اوردمتون اینجا و به دوستاتون خبر دادم که بیان..
جینهو:بله ممنون...خبدیگه ما باید بریم..بازم ممنون
ازشون خداحافظی کردیم و رفتم بیرون که دیدیم مینهو زنگ زد به ریونهو
*مکالمه مینهو و ریونهو*
ریونهو:بله!
مینهو:سلام کجایید؟
ریونهو:سلام ما بیرونیم
مینهو:خب بیین خونه دیگه
ریونهو:تو کجایی؟
مینهو:من و کیهیون امدیم خونه...
ریونهو:اوک ماهم تا 1ساعت دیگه میایم..
مینهو:اوکی مواظب باشید..راستی از جینهو خبر دارین؟
ریونهوظکاره پیشمونه...فعلا
مینهو:اوک بای
*پایان مکالمشون*
جینهو:مینهو بود؟
زیونهو:اره خب بریم دور بزنیم بعدش بریم خونه..
جینهو:عاا راستش من باید برم هتل وسیله هام اونجان
ریونهو:راس میگ بیاین بریم هتل تو وسیله هاتو بردار بریم بعدش یه دور بزنیم
همه:اوک
با ماشین بچه ها راه افتادیم و ادرس هتل دادم و بعد از 40مین رسیدیم..
ریونهو:ماشالله خوش اشتها هم هستی
جینهو:کوفته(حنده)خب بچه ها من میرم یه نیم ساعت دیه میام..
همه:اوک
رفتم بالا و رفتم تو اتاق وسیله هام جمع و جور کردم لباسم عوض کردم و ارایشم تمدید کردم و رفتم پایین کلید هتل تحویل دادم و کارای لازم کردم وامدم بیرون
جینهو:ریونهو صندوق بزن
ریونهو:اوک
صندوق زد و وسیله هام گذاشتم و رفتم نشستم..
جینهو:خب بریم کجا..
مینیمن:رستوران..
کیمین:پارک
سومی:شهربازی
ریونهو:من تابع جمع
جینهو:به نظرم شهربازی حال بده..مگه نه؟
همه:اره اره بریم
ریونهو راه افتاد سمت شهربازی بعد از کی وسیله سوار شدن رفتیم تا یه چیبخوریم ..بعدش راه افتادیم سمت خونه مینهو و کیهیون خواب بودن... هرکی رفت سمت اتاقش و بعد از انجام کارای لازم خوابیدیم....
پایان پارت21
اسلاید2استایل جینهو تو شهربازی
۴.۰k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.