«پارت ۳»:)!
ت:جیمین اومد و رفتیم. تو راه داشتم بیرون رو نگاه میکردم و بازم حرف نمیزدم.با اینکه کمی سگ اخلاقم ولی خیلی خجالتی و کم حرفم🙂.
جیمین:سکوتی بینمون بود. نه اون حرف میزد نه من خواستم این سکوت رو بشکونم و باهاش کمی حرف بزنم.
جیمین:ا/ت حالت خوبه؟
ا/ت:اوهوم خوبم.
جیمین:چرا حرف نمیزنی؟ حرف بزن. مثلا رفیقیم. اینطور نمیشه که رفیق شدم ولی تو اصلا حرف نزنی.
ا/ت:خب چی بگم؟ :)
جیمین:نمیدونم از خودت بگو. چجور دختری هستی. اهل کجایی یه اصل بده از خودت.
ا/ت:اسمم ا/ت اس. چن سالی میشه مه از خانوادم جدا شدم و به کره اومدم. با ا/ن رفیقم بهترین رفیقه. باهاش همسایه ام. تو یه ساختمون زندگی میکنیم. خونه اون واحد رو به رویی منه.
جیمین:خب بقیه اش؟ چجور دختری هسی.
ا/ت:خیلی عصبی ام. ولی خیلی ام ساکتم. عاشق مشکی و تیپای اسپرت و لش ام. اکثرا هم لباسام مشکیه و.... *(هر خصوصیت و رفتاری میخواین از خودتون بهش اضافه کنید:))) *
جیمین:عاااووو.خوبه.امیداوارم رفیقای خوبی بشیم. :)!
از زبان جیمین:از خودش تعریف کرد. دختر بدی هم نیست میتونیم باهاش بسازیم و رفیقش بشیم. قیافشم که خوشگله دیگه چی از این بهتر.همینطوری باهاش حرف زدم. چن دیقه بعد هم رسیدیم.از ماشین پیاده شدیم و رفتیم تو رستوران.
ا/ت:وارد رستوران مه شدیم دهنم باز مونده بود. خیلی جای شیک و لوکسی بود. معلوم بود غذاهاشم خیلی گرونه.
جیمین:بشین!چی میخوای سفارش بدی؟ سفارش بده بیارن
ا/ت:من آب معدنی میخورم
جیمین:خخخ (خنده های کیوتش 🥺🐣) چرا آب معدنی؟
ا/ت:اخه خیلی جای لوکسیه صددرصد هم غذاهاش گرونه نمخوام ب خرج بیوفتی.
جیمین:ت ب این چیزا فک نکن غذاتو سفارش بده.
ا/ت:باشه.من .......... میخورم(هرچی میخواین خودتون بگین بجاش).
پرش زمانی
جیمین:غذا رو خوردیم و حساب کردم و بیرون اومدیم.
جیمین:ا/ت میریم پیش پسرا ا/ن هم اونجاس.
ا/ت: نه من برمیگردم خونه.
جیمین:خیر شما باید بیای بریم پیش پسرا. دیگه رفیق شدیم باشه؟
ا/ت اوهوم.. باشه🤝
**********★*********★*********★
جیمین:رفتیم پیش پسرا. تا رسیدیم پیش پسرا هر ۶ تاشون منو کشیدن کنار.
ا/ت هم رف پیش ا/ن
پسرا:خب جیمین چی شد؟؟؟؟
جیمین :قبول کرد که رفیقمون شه. فقط....
پسرا:فقط چی؟؟؟؟بگو
جیمین:فقط...
بقیه اشم لایک کنید و کامنت بزارین بزارم:)
خوشتون اومد؟
جیمین:سکوتی بینمون بود. نه اون حرف میزد نه من خواستم این سکوت رو بشکونم و باهاش کمی حرف بزنم.
جیمین:ا/ت حالت خوبه؟
ا/ت:اوهوم خوبم.
جیمین:چرا حرف نمیزنی؟ حرف بزن. مثلا رفیقیم. اینطور نمیشه که رفیق شدم ولی تو اصلا حرف نزنی.
ا/ت:خب چی بگم؟ :)
جیمین:نمیدونم از خودت بگو. چجور دختری هستی. اهل کجایی یه اصل بده از خودت.
ا/ت:اسمم ا/ت اس. چن سالی میشه مه از خانوادم جدا شدم و به کره اومدم. با ا/ن رفیقم بهترین رفیقه. باهاش همسایه ام. تو یه ساختمون زندگی میکنیم. خونه اون واحد رو به رویی منه.
جیمین:خب بقیه اش؟ چجور دختری هسی.
ا/ت:خیلی عصبی ام. ولی خیلی ام ساکتم. عاشق مشکی و تیپای اسپرت و لش ام. اکثرا هم لباسام مشکیه و.... *(هر خصوصیت و رفتاری میخواین از خودتون بهش اضافه کنید:))) *
جیمین:عاااووو.خوبه.امیداوارم رفیقای خوبی بشیم. :)!
از زبان جیمین:از خودش تعریف کرد. دختر بدی هم نیست میتونیم باهاش بسازیم و رفیقش بشیم. قیافشم که خوشگله دیگه چی از این بهتر.همینطوری باهاش حرف زدم. چن دیقه بعد هم رسیدیم.از ماشین پیاده شدیم و رفتیم تو رستوران.
ا/ت:وارد رستوران مه شدیم دهنم باز مونده بود. خیلی جای شیک و لوکسی بود. معلوم بود غذاهاشم خیلی گرونه.
جیمین:بشین!چی میخوای سفارش بدی؟ سفارش بده بیارن
ا/ت:من آب معدنی میخورم
جیمین:خخخ (خنده های کیوتش 🥺🐣) چرا آب معدنی؟
ا/ت:اخه خیلی جای لوکسیه صددرصد هم غذاهاش گرونه نمخوام ب خرج بیوفتی.
جیمین:ت ب این چیزا فک نکن غذاتو سفارش بده.
ا/ت:باشه.من .......... میخورم(هرچی میخواین خودتون بگین بجاش).
پرش زمانی
جیمین:غذا رو خوردیم و حساب کردم و بیرون اومدیم.
جیمین:ا/ت میریم پیش پسرا ا/ن هم اونجاس.
ا/ت: نه من برمیگردم خونه.
جیمین:خیر شما باید بیای بریم پیش پسرا. دیگه رفیق شدیم باشه؟
ا/ت اوهوم.. باشه🤝
**********★*********★*********★
جیمین:رفتیم پیش پسرا. تا رسیدیم پیش پسرا هر ۶ تاشون منو کشیدن کنار.
ا/ت هم رف پیش ا/ن
پسرا:خب جیمین چی شد؟؟؟؟
جیمین :قبول کرد که رفیقمون شه. فقط....
پسرا:فقط چی؟؟؟؟بگو
جیمین:فقط...
بقیه اشم لایک کنید و کامنت بزارین بزارم:)
خوشتون اومد؟
۱۷.۰k
۱۹ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.