وقتی ترکش میکنی 💛 jin p5
(از دید جین)
هنگ بودم، باورم نمیشد ا. ت من زندست، از خوشحالی تو شک بودم ک در خونه باز شد و ا. ت اومد تو دویدم سمتشو بغلش کردم ک اونم بغلم کرد.
_: تو زنده ای... تو پیش منییی هق
+: اره جینا من پیشتم
موهاشو بو میکردم دلم برا عطرش تنگ شده بود برا صداش برا بغل کردنش برا همه چیش. از الکس تشکر کردم و خواستم برای شام پیشمون بمونه ولی اون گفت باید بره سر کار و ازمون خداحافظی کرد.
(از دیدا.ت)
رفتم غذا درست کنم ک یکم جون بگیره معلوم بود این چند وقت چیزی نخورده بود چون خیلی لاغر شده بود. داشتم سبزیجات رو میشستم ک دستش دورم حلقه شد و سرشو برد تو گردنم.
_:میدونی چ قدردلم برات تنگ شده بود.
+:من بیشتر
برگشتم سمتشو دستمو دور گردنش حلقه کرد،لبامو رو لباش گذاشتم و میبوسیدمش ک یهو صدای گریه یونهی اومد،رفتم تو اتاقش ای خدا دخترم مثله فرشته هاست،بغلش کردم
+:وای دختر قشنگم دلم برات یه ذره شده بود
یونهی دستاشو تکون میداد و میخندید ک جین هم اومد تو اتاق،یونهی بغل من بود و جین هم منو از پشت منو بغل کرد و ما زندگی سه نفره خوبی رو داشتیم.
💛پایان 💛
#bts
#وانشات
#بی_تی_اس
#jin
هنگ بودم، باورم نمیشد ا. ت من زندست، از خوشحالی تو شک بودم ک در خونه باز شد و ا. ت اومد تو دویدم سمتشو بغلش کردم ک اونم بغلم کرد.
_: تو زنده ای... تو پیش منییی هق
+: اره جینا من پیشتم
موهاشو بو میکردم دلم برا عطرش تنگ شده بود برا صداش برا بغل کردنش برا همه چیش. از الکس تشکر کردم و خواستم برای شام پیشمون بمونه ولی اون گفت باید بره سر کار و ازمون خداحافظی کرد.
(از دیدا.ت)
رفتم غذا درست کنم ک یکم جون بگیره معلوم بود این چند وقت چیزی نخورده بود چون خیلی لاغر شده بود. داشتم سبزیجات رو میشستم ک دستش دورم حلقه شد و سرشو برد تو گردنم.
_:میدونی چ قدردلم برات تنگ شده بود.
+:من بیشتر
برگشتم سمتشو دستمو دور گردنش حلقه کرد،لبامو رو لباش گذاشتم و میبوسیدمش ک یهو صدای گریه یونهی اومد،رفتم تو اتاقش ای خدا دخترم مثله فرشته هاست،بغلش کردم
+:وای دختر قشنگم دلم برات یه ذره شده بود
یونهی دستاشو تکون میداد و میخندید ک جین هم اومد تو اتاق،یونهی بغل من بود و جین هم منو از پشت منو بغل کرد و ما زندگی سه نفره خوبی رو داشتیم.
💛پایان 💛
#bts
#وانشات
#بی_تی_اس
#jin
۹.۲k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.