جیم ویو
جیم ویو
چشمامو باز کردم سر درد شدیدی داشتم حالت تهوع داشتم از جام بلند شدم و رفتم دستشویی بالا اوردم
مطمئن بودم همش بخاطر اون زهرماری هایی که دیروز خورده بودم بود
اصلا یادم نمیاد دیشب چه اتفاقی افتاد
از پله ها رفتم پایین دیدم زمین پر از شیشه خورده هستش که خدمتکارا دارن جمع میکنم
با تعجب نگاه کردم
+سلام خانم خرابکار
_چی؟
+اینارو شما شکوندی
_من؟
+آره تو وقتی اومدم دیدم داری همینطوری وسیله میشکونی
چیزی نگفتم با صدای غمگینی گفت
+وسایلتو جمع کن
_چی؟
+و..وسایلتو جمع کن جونگ کوک اومده دنبالت
با خوشحالی و ذوق از پله ها رفتم بالا وسایلمو جمع کردم و
با سرعت اومدم بیرون
_جونگ کوکاااااااا
×ج..جیم
با ذوق پریدم بغلش
×دوست دارم
_من بیشتر
نگاهمو به جیمین دادم داشت با لبخند بهمون نگاه میکرد
نویسنده ویو
وقتی جیمین میدید پاره وجودش توی بغل یکی دیگه است تنش ریش ریش میشد قلبش درد میگرفت با لبخند غمگینی به جیم نگاه میکرد و با خودش مرور میکرد
این آخرین باریه که میبنمت
پارک جیم...
(کیم جیمه ولی فامیلی جیمین پارکه)
رقیب عشقیش معشوقه اش رو داخل ماشین گذاشت و رفت....
اون برنده شده بود
جیم ویو
_اممم جونگ کوکااااا چطوری پیدام کردی
×جیمین زنگ زد جاشو گفت و گفتش بیام دنبالت
متعجب به بیرون نگاه میکردم مگه دیشب چی شده که انقد راحت ولم کرد
دو روز بعد
_چیییی نه نه
از جام بلند شدم بدنم میلرزید با همون وضع لباسامو عوض کردم با سرعت خودمو به بیمارستان رسوندم با چیزی که دیدم پاهام سست شد و روی زمین افتادم....
به نظرتون طرف کی بوده؟
جیمین یا جونگ کوک و یا کس دیگه ای؟
خب دیگه شرطام برای پارت آخر
۵۰ لایک
پارت بعد حساسه
#جونگ_کوک #جیمین #تهیونگ #جیهوپ
#شوگا #جین #نامجون #بی_تی_اس
#بلک_پینک #ایتزی #توایس #استری_کیدز
#فیک #داستان #رمان
چشمامو باز کردم سر درد شدیدی داشتم حالت تهوع داشتم از جام بلند شدم و رفتم دستشویی بالا اوردم
مطمئن بودم همش بخاطر اون زهرماری هایی که دیروز خورده بودم بود
اصلا یادم نمیاد دیشب چه اتفاقی افتاد
از پله ها رفتم پایین دیدم زمین پر از شیشه خورده هستش که خدمتکارا دارن جمع میکنم
با تعجب نگاه کردم
+سلام خانم خرابکار
_چی؟
+اینارو شما شکوندی
_من؟
+آره تو وقتی اومدم دیدم داری همینطوری وسیله میشکونی
چیزی نگفتم با صدای غمگینی گفت
+وسایلتو جمع کن
_چی؟
+و..وسایلتو جمع کن جونگ کوک اومده دنبالت
با خوشحالی و ذوق از پله ها رفتم بالا وسایلمو جمع کردم و
با سرعت اومدم بیرون
_جونگ کوکاااااااا
×ج..جیم
با ذوق پریدم بغلش
×دوست دارم
_من بیشتر
نگاهمو به جیمین دادم داشت با لبخند بهمون نگاه میکرد
نویسنده ویو
وقتی جیمین میدید پاره وجودش توی بغل یکی دیگه است تنش ریش ریش میشد قلبش درد میگرفت با لبخند غمگینی به جیم نگاه میکرد و با خودش مرور میکرد
این آخرین باریه که میبنمت
پارک جیم...
(کیم جیمه ولی فامیلی جیمین پارکه)
رقیب عشقیش معشوقه اش رو داخل ماشین گذاشت و رفت....
اون برنده شده بود
جیم ویو
_اممم جونگ کوکااااا چطوری پیدام کردی
×جیمین زنگ زد جاشو گفت و گفتش بیام دنبالت
متعجب به بیرون نگاه میکردم مگه دیشب چی شده که انقد راحت ولم کرد
دو روز بعد
_چیییی نه نه
از جام بلند شدم بدنم میلرزید با همون وضع لباسامو عوض کردم با سرعت خودمو به بیمارستان رسوندم با چیزی که دیدم پاهام سست شد و روی زمین افتادم....
به نظرتون طرف کی بوده؟
جیمین یا جونگ کوک و یا کس دیگه ای؟
خب دیگه شرطام برای پارت آخر
۵۰ لایک
پارت بعد حساسه
#جونگ_کوک #جیمین #تهیونگ #جیهوپ
#شوگا #جین #نامجون #بی_تی_اس
#بلک_پینک #ایتزی #توایس #استری_کیدز
#فیک #داستان #رمان
۴۷.۶k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.