مافیای خطرناک من (9)p
پارت 9 مافیای خطر ناک من :
شوگا فکمو ول کرد بعدش اجوما در زد
شوگا : کیه ؟ (جدی عصبی )
اجوما : می تونم بیام تو منم
شوگا : بیا
اجوما : شوگا پدرت گفت برید پایین وقت شام هست البته اگه دیگه صحبتی ندارید
شوگا : خیلی خمار گفت باشه حالا
اجوما رفت
شوگا رو به ا/ت گفت : خیله خب توهم گریه نکن دیگه خب ؟ (جدی )
شوگا : بیا بریم
ا/ت : ا/ت پشت سر شوگا رفتن پایین رفتن سر میز نشستن
پ شوگا : شوگا باید پیش ا/ت بشینی هرچی باشه دیگه همسرت هست
شوگا : اوفف باشه بلند شد رفت پیش ا/ت نشست
بعد از شام نصف مهمونا رفتن پدر ا/ت هم داشت با پدر شوگا خداحافظ می کرد و رفت
منم داشتم پشت سر پدرم می رفتم
پ ا/ت : ات/ تو نباید بیای دیگه پیش اونا زندگی می کنی عروسی هفته بعده ولی دیگه باید پیش همسرت بمونی تا به شرایط عادت کنی
ا/ت : تو شکه نه بابا من نمی خوام اینجا باشم
پ ا/ت : صدامو بالا نبر برو تو عمارت ( کمی داد)
ادامه دارددددد.......
شوگا فکمو ول کرد بعدش اجوما در زد
شوگا : کیه ؟ (جدی عصبی )
اجوما : می تونم بیام تو منم
شوگا : بیا
اجوما : شوگا پدرت گفت برید پایین وقت شام هست البته اگه دیگه صحبتی ندارید
شوگا : خیلی خمار گفت باشه حالا
اجوما رفت
شوگا رو به ا/ت گفت : خیله خب توهم گریه نکن دیگه خب ؟ (جدی )
شوگا : بیا بریم
ا/ت : ا/ت پشت سر شوگا رفتن پایین رفتن سر میز نشستن
پ شوگا : شوگا باید پیش ا/ت بشینی هرچی باشه دیگه همسرت هست
شوگا : اوفف باشه بلند شد رفت پیش ا/ت نشست
بعد از شام نصف مهمونا رفتن پدر ا/ت هم داشت با پدر شوگا خداحافظ می کرد و رفت
منم داشتم پشت سر پدرم می رفتم
پ ا/ت : ات/ تو نباید بیای دیگه پیش اونا زندگی می کنی عروسی هفته بعده ولی دیگه باید پیش همسرت بمونی تا به شرایط عادت کنی
ا/ت : تو شکه نه بابا من نمی خوام اینجا باشم
پ ا/ت : صدامو بالا نبر برو تو عمارت ( کمی داد)
ادامه دارددددد.......
۱۲.۸k
۱۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.