دختر شیطان 1
اهم اهم از اینجا داستان اصلی شروع میشه گشنگ گشنگا...........................................
ریلی : الان 3 ساعت و خورده ای میشه که این دو تا باکا دارن دعوا میکنن کامی ساما منو بکششششش هاااااا
یه دفعه چنان صدای وحشتناکی اومد که افتادم رو زمین هنوز تو شوک بودم که دیدم مایکی و ایزانا در حالی که خون ریزی از کله ی مبارکشون داشتن زمین گیر شدن و بیهوش افتادن کف آسفالت برگشتم سمت ران و ریندو و پرسیدم: چرا انطوری شد؟؟؟!!!
ریندو: از لگد های معروف استفاده کردن شگفت انگیز بود!!!
ران: برای همین همه از اونا هراس دارن...
سریع گفتم: زنگ بزن اورژانس
ران: آخه اگه پلیسا...
ریندو: الان زنگ میزنم...
ریلی : الان 3 ساعت و خورده ای میشه که این دو تا باکا دارن دعوا میکنن کامی ساما منو بکششششش هاااااا
یه دفعه چنان صدای وحشتناکی اومد که افتادم رو زمین هنوز تو شوک بودم که دیدم مایکی و ایزانا در حالی که خون ریزی از کله ی مبارکشون داشتن زمین گیر شدن و بیهوش افتادن کف آسفالت برگشتم سمت ران و ریندو و پرسیدم: چرا انطوری شد؟؟؟!!!
ریندو: از لگد های معروف استفاده کردن شگفت انگیز بود!!!
ران: برای همین همه از اونا هراس دارن...
سریع گفتم: زنگ بزن اورژانس
ران: آخه اگه پلیسا...
ریندو: الان زنگ میزنم...
۶.۱k
۰۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.