پارت دوم
تلفن رو قطع کردم ک دختری رو دیدم ک روی سکوی روبه رو نشسته و ب دریا خیره شده
میتونستم حدس بزنم ک آرمی باشه از اونجایی ک شیشه های ماشین من دودی بود اون نمیتونست منو ببینه
محو تماشای اون شده بودم
ات ویو :
همینطور ب دریا خیره بودم ک ماشینی کمی اون ور تر من پارک کرد
هرچی سعر کردم ببینم کی صاحب اون ماشینه نمیتونستم چیزی ببینم شیشه های ماشینش خییلی دودی بود
زنگ زدم ب دوستم
& اوه ات سلام
+سلام دختر.. چخبر
&کجایی ات
+ من.. منم هیچی ولش فقط بیرونم
نمیدونم چرا یهو دلم گرفت نمیتونستم چیزی بگم پس سریع از خداحافظی کردم
دلم میخواست کسی رو داشتم تا باهاش دردل کنم
جیمین ویو:
بخاطر اینکه تو ماشین ساکت بود و فاصلع خیلی کمی باهاش داشتم میتونستم بشنوم ک چی میگه
ولی یهو دیدم سرش رو گرفت پایین و سریع تلفن رو قطع کرد
قرار بود امروز بارون بیاد ولی الان بارون از چشم های
اون داشت میبارید خاستم برم سمتش ک یهو! .....
میتونستم حدس بزنم ک آرمی باشه از اونجایی ک شیشه های ماشین من دودی بود اون نمیتونست منو ببینه
محو تماشای اون شده بودم
ات ویو :
همینطور ب دریا خیره بودم ک ماشینی کمی اون ور تر من پارک کرد
هرچی سعر کردم ببینم کی صاحب اون ماشینه نمیتونستم چیزی ببینم شیشه های ماشینش خییلی دودی بود
زنگ زدم ب دوستم
& اوه ات سلام
+سلام دختر.. چخبر
&کجایی ات
+ من.. منم هیچی ولش فقط بیرونم
نمیدونم چرا یهو دلم گرفت نمیتونستم چیزی بگم پس سریع از خداحافظی کردم
دلم میخواست کسی رو داشتم تا باهاش دردل کنم
جیمین ویو:
بخاطر اینکه تو ماشین ساکت بود و فاصلع خیلی کمی باهاش داشتم میتونستم بشنوم ک چی میگه
ولی یهو دیدم سرش رو گرفت پایین و سریع تلفن رو قطع کرد
قرار بود امروز بارون بیاد ولی الان بارون از چشم های
اون داشت میبارید خاستم برم سمتش ک یهو! .....
۲۵.۶k
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.