دوستان شرح پریشانی من گوش کنید.
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید.
داستان غم پنهانی من گوش کنید.
شرح این اتش جانسوز نهفتن تا چند؟
سوختم،سوختم این سوز نهفتن تا چند؟
روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم.
ساکن کوی بت عربده جویی بودیم.
عقل و دین باخته دیوانه ی رویی بودیم.
بسته ی سلسله ی سلسله مویی بودیم.
کس در ان سلسله غیر از من و دل بند نبود.
یک گرفتار از این جمله که هستند نبود.
اول ان کس که خریدار شدش من بودم.
باعث گرمی بازار شدنش من بودم.
عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او
داد رسوایی من شهرت زیبایی او
بس که دادم همه جا شرح دل ارایی او
شهر پرگشت زغوغای تماشایی او
این زمان عاشق سرگشته فراوان دارد.
کی سربرگ من بی سرو سامان دارد.
پیش او یار نو و یار کهن هر دو یکیست.
حرمت مدعی
و
حرمت من
هردو یکیست.
مرسی از همگی.
داستان غم پنهانی من گوش کنید.
شرح این اتش جانسوز نهفتن تا چند؟
سوختم،سوختم این سوز نهفتن تا چند؟
روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم.
ساکن کوی بت عربده جویی بودیم.
عقل و دین باخته دیوانه ی رویی بودیم.
بسته ی سلسله ی سلسله مویی بودیم.
کس در ان سلسله غیر از من و دل بند نبود.
یک گرفتار از این جمله که هستند نبود.
اول ان کس که خریدار شدش من بودم.
باعث گرمی بازار شدنش من بودم.
عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او
داد رسوایی من شهرت زیبایی او
بس که دادم همه جا شرح دل ارایی او
شهر پرگشت زغوغای تماشایی او
این زمان عاشق سرگشته فراوان دارد.
کی سربرگ من بی سرو سامان دارد.
پیش او یار نو و یار کهن هر دو یکیست.
حرمت مدعی
و
حرمت من
هردو یکیست.
مرسی از همگی.
۱.۳k
۲۴ خرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.