part14

فیک تهیونگ(عشق سیاه)پارت۱۴

+جیغغغغغغغ.....
_چته؟
+چی...؟
جونگکوک:چرا جیغ میزنی؟
+من؟
من جونگککک عوضی بیا ببینم!!!
جونگکوک:هوی چته چیکار کردم مگه
+اسممو داد میزنی شمام که خون اشامین گفتم شاید یکی از دوستاتون اومده بخورتم!!!《داد》
_(خنده)ا.ت کسی نمیتونه بخورتت!

(ا.ت داشت کوکو میزد)

جونگکوک:وای خواهر داشتن چقد بدهههههه!
+از خداتم باشهههه!
_بسه بابا جم کنید بریم

+راستی من خیلی وقته داداشمو ندیدم
جونگووک:ایا بنده هویجم؟
+تورو نمیگم اون یکیو میگم ایش
جونگکوک:اهاناوکی خوب میتونیم بریم ببینیمش
اهان راستی دیگه بهت نیگم اربابو احتراما الان باهم فامیلیم اقای تهیونگ
_باشه بابا تو خوبی
جونگکوک:هه

+خفشین میخوام زنگ بزنم

(بوق بوق)

سوهو:الو
+الو سلام داداشیییی
سوهو:بچ خانم رفته بودی خونه کی خوابیدی؟
+ببند دوست اوسکلت منو دزدید بعد میگی خونه کی خوابیده بودی ایش!
سوهو:باشه بابا جوش نخور قوری
+برو گمشو باباااااا
سوهو:وای خدا خیلی دیوون.....
(صدای برخورد ماشین)
+سوهو سوهوو سوهوووو کجایی چیشد هی با توعم منو نترسون عوضی هیییی چیشدددد

؟:زنگ بزنین انبولانس!
+سوهوووووو
جونگکوک:چیشد؟
+جواب...هق...جواب..نمیده...هق فک کنم...هق...تصادف..کرده..هق
من بدون داداشم چیزس نیستم《داد》
_ا.ت اروم باش!
+چجورییی؟
جونگکوک:جیغ جیغ نکنم با بریم
+من جایی نمیام《جیغ و داد》
_ا.ت بیا بریم بیمارستان!
+من نمیدونم کجاست!
جونگکوک:الان میفهمیم!

پایان

هیهی خوش اومدم بعد دوروز😗🌚بیاینتو کامنتا حرف بزنیم🚶‍♀️حوصلم سریده