خسته و کوفته میاد خونه...آروم کلیدو تو در میچرخونه ...
خسته و کوفته میاد خونه...آروم کلیدو تو در میچرخونه ...
و...
تو مثل هر شب انتظارشو میکشے...
مےبینے بے حوصله بهت سلام میکنه
تنها حرفے که میزنه ؛
من یه دوش مے گیرم مے خوابم
خونه تو سکوت مطلق فرو میره
حتے صداے تیک تاک ساعتم دیگه شنیده نمیشه
بے هیچ حرفے،ناراحت میشے
عصبانے
حرص میخورے
با خودت زیر لب میگے
به من چه !
کوه که نکنده ...والا ..."سر کار بوده" حوصله نداره که نداره
مےشینے رو مبل ولے باز بلند میشے و میرے تو آشپزخونه
لیوان شیر شکلات رو پر میکنے و میزارے رو میز
با خودت میگے مے زارم رو میز دیگه
خودِش تنهایے بخوره
دوتا دست رو دور کمرت حس میکنے
سرتو برمیگردونے
هنوز اخم تو صورتته
داره میخنده
و میگه؛
کِے دیدی من بدون تو لیوان شیر شکلاتمو سر بکشم خانومه نازم ..؟!
جواب نمیدے و هنوز اخمالویے:(
بزنه زیر خنده و بگه
آخه قهرم بلد نیستے ... من که مے دونم دلت برام تنگ شده ...
بغلت کنه و
بلند داد بزنه ..::
" دیـــوونــــه تو واسه من همه دنیاییــے"
سرشو فرو تو گردنت و مهربون بوست کنه ...
بخندے ...بلند بخندے ...
بخنده ...از ته دل
عشق یعنی همیشه مثل روز اول دوست داشته باشه
و...
تو مثل هر شب انتظارشو میکشے...
مےبینے بے حوصله بهت سلام میکنه
تنها حرفے که میزنه ؛
من یه دوش مے گیرم مے خوابم
خونه تو سکوت مطلق فرو میره
حتے صداے تیک تاک ساعتم دیگه شنیده نمیشه
بے هیچ حرفے،ناراحت میشے
عصبانے
حرص میخورے
با خودت زیر لب میگے
به من چه !
کوه که نکنده ...والا ..."سر کار بوده" حوصله نداره که نداره
مےشینے رو مبل ولے باز بلند میشے و میرے تو آشپزخونه
لیوان شیر شکلات رو پر میکنے و میزارے رو میز
با خودت میگے مے زارم رو میز دیگه
خودِش تنهایے بخوره
دوتا دست رو دور کمرت حس میکنے
سرتو برمیگردونے
هنوز اخم تو صورتته
داره میخنده
و میگه؛
کِے دیدی من بدون تو لیوان شیر شکلاتمو سر بکشم خانومه نازم ..؟!
جواب نمیدے و هنوز اخمالویے:(
بزنه زیر خنده و بگه
آخه قهرم بلد نیستے ... من که مے دونم دلت برام تنگ شده ...
بغلت کنه و
بلند داد بزنه ..::
" دیـــوونــــه تو واسه من همه دنیاییــے"
سرشو فرو تو گردنت و مهربون بوست کنه ...
بخندے ...بلند بخندے ...
بخنده ...از ته دل
عشق یعنی همیشه مثل روز اول دوست داشته باشه
۳.۸k
۰۳ شهریور ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.