پارت7

پارت7
.
.
.
ا.ت ویو
جیمین رفت داخل آشپز خونه بعد چند مین باکلی چیپس اومد بیرون اول فکر کردم برای منه ولی وقتی بازشون کرد و خورد داشتم آتیش میگرفتم
جیمین ویو
ا.ت خیلی حرصی شده بود تصمیم گرفتم دوتا از پاکت چیپس هارو بهش بدم
ا.ت ویو
دیدم جیمین دوتا از پاکت چیپس هارو داد بهم خیلی خوشحال شدم
ا.ت:خیلی ممنونم
ویه بوس روی گونش گذاشتم
جیمین:بسه دیگه چندش
ا.ت:باشه اگه اینجوریه
همه‌ی چیپس هارو ازش گرفتم و فرار کردم
جیمین اینه خیالشم نبود
ا.ت:دلم خیلی برات میسوزه
یه چیپس پلمپ پرت کردم سمتش قشنگ خورد به ملاجش
ا.ت:حقته
یه زبون براش انداختم رفتم
جیمین:زشت عقب افتاده (بلند که بشنوه)
ا.ت:خودتی از جنس مذکرش
جیمین:من تورو بزرگ کردم درست حرف بزن
ا.ت: نزنم چی میشه؟ فوقش تو از دست من کتک میخوری
جیمین:میام میزنم شلپلت میکنم
ا.ت:گگگگگگگگگ گگگگگگگگگ(اداشو در اورد)
بعد رفتم اتاقم چیپس هارو قایم کردم رفتم پایین
.
آجوما رفته بود خونه
من رفتم یه رامینو درست کردم دلم نیومد برای جیمین درست نکنم برای اونم درست کردم بردم توی حال روی مبل نشستم
ا.ت:جیییییمممممیییین بیا رامینو بخور(بلند که بشنوه)
جیمین ویو:
داشتم تو اینستا چرخ میزدم که ا.ت صدام زد و گفت بیا رامینو بخور منم که مثل چی گشتم بود مثل جت از اتاقم اومدم بیرون
ا.ت ویو
دیدم جیمین با سرعت جت از اتاق اومد بیرون
ا.ت:یواش دنبالت نکردن که
جیمین:آخه خیلی گشنمهههه
ا.ت:باشه حالا بخور تا سرد نشده
.
.
.
.
وقتی غذامو خوردم ظرف هارو بردم داخل آشپز خونه و شستم وقتی کارم تموم شد جیمین با چندتا ظرف کثیف اومد داخل آشپز خونه
جیمین ویو:
وقتی غذامو کامل خوردم رفتم داخل آشپز خونه ا.ت انجا بود میخواستم اذیتش کنم ظرفارو گذاشتم توی سینک
سرم رو که بالا اوردم نگاه ترسناک ا.ت بدنم رو مور مور کرد
ا.ت:تو با من مشکل داری آره؟
جیمین:آره
ا.ت:دارم برات😏
ا.ت ویو:
با کفی که روی دستم بود زدم تو فیسه زیباش
داغون شد 😂
جیمین:ااااا.تتتتت تا پارت نکردم از جلو چشمام گمشو وگرنه میام جرت میدم
ا.ت:نمیرم(زبون انداختن)
جیمین:تا سه میشمارم 1....2....3
ا.ت:وای بدبخت شدم
همین جوری که جیمین دنبالم بود صدای باز شدن در اومد
.
.
.
شرط این پارت لایک 7 به بالا❤
لایک کنید❤
من خیلی زحمت میکشم برای هر پارت لطفا لایک کنید❤