عشق بی نهایت p2
T: چه شرطی ؟
Jk:این که حساب کنم .
T:باشه میشه ۵ هزار وون
( دوستان ببخشید من واحد پول کره رو نمدونم به تومان چقدر میشه برای همین یه چیزی نوشتم )
Jk:( کارتم رو دادم و حساب کردم ) گوشیت رو بده
T: بفرما ( گوشیم رو دادم )
Jk:( شمارم رو نوشتم ) بیا اسم من جئون جونگ کوکه اسم تو چیه ؟
T: ( این همون پسره رئیس که پدرم توی شرکتش کار میکرد ) کیم تهیونگ ……… عام . یه سوال ؟
Jk: بپرس تهیونگ .
T: چ حسی بهم داری ؟
Jk: خب راستش وقتی دیدمت عاشقت شدم ( نمدونم چرا شاید این عاشقه ) میشه دوست پ…رم باشی ؟
( بچه واقعا بیخشید بعضی از جاهاش رو باید سانسور کنم )
T:( خوشحال شدم و گفتم ) حتمی
Jk: ( امدم و محکم بغلت کردم و ب. سید.ت ) مرسی که قبول کردی
T:دستمو درو گردنش ح.قه کردم و لب رو روی لبت گذاشتم )
Jk: میای ……
ادامه دارد
Jk:این که حساب کنم .
T:باشه میشه ۵ هزار وون
( دوستان ببخشید من واحد پول کره رو نمدونم به تومان چقدر میشه برای همین یه چیزی نوشتم )
Jk:( کارتم رو دادم و حساب کردم ) گوشیت رو بده
T: بفرما ( گوشیم رو دادم )
Jk:( شمارم رو نوشتم ) بیا اسم من جئون جونگ کوکه اسم تو چیه ؟
T: ( این همون پسره رئیس که پدرم توی شرکتش کار میکرد ) کیم تهیونگ ……… عام . یه سوال ؟
Jk: بپرس تهیونگ .
T: چ حسی بهم داری ؟
Jk: خب راستش وقتی دیدمت عاشقت شدم ( نمدونم چرا شاید این عاشقه ) میشه دوست پ…رم باشی ؟
( بچه واقعا بیخشید بعضی از جاهاش رو باید سانسور کنم )
T:( خوشحال شدم و گفتم ) حتمی
Jk: ( امدم و محکم بغلت کردم و ب. سید.ت ) مرسی که قبول کردی
T:دستمو درو گردنش ح.قه کردم و لب رو روی لبت گذاشتم )
Jk: میای ……
ادامه دارد
۵.۵k
۱۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.