Part 20
اسلاید دوم = لباس کوک
اسلاید دوم =لباس ا/ت
_ باشه بیا بیرون
+ بیام بیرون؟
_ ا/ت دم درتونم بانی
+ چیی؟؟ ولی کوک تو اینجا چیکار میکنی؟=/
_ خو اومدم دنبالت، زود باش زیر پام علف سبز شد
+ چ.. باش قطع کن اومدم
*پایان مکالمه*
*ا/ت ویو*
وات د فاز یعنی واقعا اومده بخاطرم؟
زود از پله ها پایین رفتم، تا در رو باز کردم دیدم واقعا اینجاست، کوک تکیه داده بود به اون ماشین بزرگ و شیک مشکی و منتظرم بود، از پایین ب بالا آنالیزش کردم کوک چقد جذاب و خوشتیپ شده لعنتی! داشتم حیرت زده نگاش میکردم که یهو نگاش بهم افتاد..... یهو ی حس عجیبی بهم دست داد، قلبم شروع کرد به تند تند زدن، انگار تو چشاش قفلی زدم و بش خیره شدم.... من... من چه مرگمه...
کوک ویو
منتظر بودم ا/ت بیاد که یهو سرمو بلند کردم و دیدم اومد بیرون..... ا/ت خیلی خوشگله و این لباس بش واقعا میاد فک کنم بیشتر از قبل عاشقش شدم..... شاید تا الان قلبم اینقد زود زود نمیتپید انگار... انگار الان قلبم از جاش کنده میشه.... دلم میخواد برم بهش بگم که دوسش دارم من میخوام.....
ادمین ویو: گوشی کوک زنگ خورد، جیمین بود، بدون اینکه نگاشو از ا/ت بگیره جواب داد
*مکالمه کوک~جیمین*
کوک: بله هیونگ
جیمین: رفتی دنبالش؟
کوک: آره...*آروم*
جیمین: چرا صدات اینجوریع
کوک: هیونگ اون، الان درست روبه رومه
جیمین:عاها معلوم شد جریان چیه*خنده*
کوک: یاا من میخوام بهش بگم همین الان میخوام بگم بهش که من...
جیمین: هیشششش دیوونه شدی پس نقشمون چی؟ یکم دیگه صبر کن قول میدم به زودی خودش اعتراف میکنه
کوک: هوففففف
جیمین: خو دیگه منتظرش نذار.... فعلا
کوک: باش بای
(پایان مکالمه)
*ا/ت ویو*
نفس* نفسس* نفس بکش ا/ت نفس بکش تو... تو چت شده دیوونه ی اسکل چرا اینجوری میکنی هوففف آروم باش آروم باش عادی رفتار کن
*در خونه رو بستی و با قدمای آروم رفتی سمت کوک *
+سلام*آروم*
_سلام... خب سوار شو بریم
+ باشه
*داخل ماشین*
_ چیزی شده؟ خیلی ساکتی..
+ نه چیزی نیس فقط
_ فقط؟
+ تعجب کردم که اومدی دنبالم چون قرارمونو بت بقیه هم تو پارک گذاشتیم
_ درسته، ولی از اینجا رد میشدم پس گفتم شاید آماده شده باشی برا همین زنگ زدم
+آهان فهمیدم.... ممنونم
_ ا/ت
+ بله؟
_ خیلی خوشگل شدی
+ *گوجه ی سرخخخخ* مر..سی*آروم*
_ *لبخند*
#ا/ت:
🫀: وای حرفاش چقد قشنگههه
🧠: خیلی جنتلمن و جذابهههه
🫀: ا/ت من از این خیلی خوشم اومد
🧠: میتونی دوسش داشته باشی مشکلی نی
ا/ت: حرف نزنین ببینم
🧠: ا/ت داره نگات میکنه
ا/ت: *سرتو بلند کردی دیدی بت خیره شده*
🫀: ا/ت جونم میخوام تند تند بزنمممم
🧠: ا/ت داری عاشق میشی
🫀: ا/ت من دوسش دارم، دوسش داری
🧠: بابا ولش کن بیچاره رو بیا سکوت کنیم
🫀: باشه... ولی منننن تند خواهم زد
*ا/ت ویو*
صدای قلب و مغزم تو گوشم میپیچه.... این نگاه کوک.... خیلی دلنشینع وای داره چه اتفاقی میفته خدای من
دیگه تا برسیم هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد، وقتی رسیدیم کوک زود تر از من پیاده شد و ماشینو دور زد و اومد جلوی در من گمونم میخواست در رو باز کنه نه چرا باید بخاطر من بیاد در رو باز کنه.... هول کردم و سریع در رو خودم باز کردم ولی تا خواستم پیاده شم با اون هول و عجله ام، تعادلمو از دست دادمو و میخواستم بیفتم زمین چشامو رو هم فشردم که افتادم بغل کوک...... همه چیو که بد تر کردممم وایییی......
چشمامو باز کردم، شاید کمتر از ۵ سانت بین صورتمامون فاصله بود، برگام چشماش چقد خوشگلن، زیبا ترین چشمایی که تو عمرم دیدم..... به چشای هم خیره شده بودیم و سکوتی بینمون بود که کوک اون سکوتو شکست و گفت:
_.......
_______________________________
همونطور که قول دادم امروز ۳ پارت آپ کردممممم جای شکر داره نه؟؟😂😭
حالا دیگه با خمارییییی تنهاتو میذارم😔
#fake #fake_kook #jungkook
اسلاید دوم =لباس ا/ت
_ باشه بیا بیرون
+ بیام بیرون؟
_ ا/ت دم درتونم بانی
+ چیی؟؟ ولی کوک تو اینجا چیکار میکنی؟=/
_ خو اومدم دنبالت، زود باش زیر پام علف سبز شد
+ چ.. باش قطع کن اومدم
*پایان مکالمه*
*ا/ت ویو*
وات د فاز یعنی واقعا اومده بخاطرم؟
زود از پله ها پایین رفتم، تا در رو باز کردم دیدم واقعا اینجاست، کوک تکیه داده بود به اون ماشین بزرگ و شیک مشکی و منتظرم بود، از پایین ب بالا آنالیزش کردم کوک چقد جذاب و خوشتیپ شده لعنتی! داشتم حیرت زده نگاش میکردم که یهو نگاش بهم افتاد..... یهو ی حس عجیبی بهم دست داد، قلبم شروع کرد به تند تند زدن، انگار تو چشاش قفلی زدم و بش خیره شدم.... من... من چه مرگمه...
کوک ویو
منتظر بودم ا/ت بیاد که یهو سرمو بلند کردم و دیدم اومد بیرون..... ا/ت خیلی خوشگله و این لباس بش واقعا میاد فک کنم بیشتر از قبل عاشقش شدم..... شاید تا الان قلبم اینقد زود زود نمیتپید انگار... انگار الان قلبم از جاش کنده میشه.... دلم میخواد برم بهش بگم که دوسش دارم من میخوام.....
ادمین ویو: گوشی کوک زنگ خورد، جیمین بود، بدون اینکه نگاشو از ا/ت بگیره جواب داد
*مکالمه کوک~جیمین*
کوک: بله هیونگ
جیمین: رفتی دنبالش؟
کوک: آره...*آروم*
جیمین: چرا صدات اینجوریع
کوک: هیونگ اون، الان درست روبه رومه
جیمین:عاها معلوم شد جریان چیه*خنده*
کوک: یاا من میخوام بهش بگم همین الان میخوام بگم بهش که من...
جیمین: هیشششش دیوونه شدی پس نقشمون چی؟ یکم دیگه صبر کن قول میدم به زودی خودش اعتراف میکنه
کوک: هوففففف
جیمین: خو دیگه منتظرش نذار.... فعلا
کوک: باش بای
(پایان مکالمه)
*ا/ت ویو*
نفس* نفسس* نفس بکش ا/ت نفس بکش تو... تو چت شده دیوونه ی اسکل چرا اینجوری میکنی هوففف آروم باش آروم باش عادی رفتار کن
*در خونه رو بستی و با قدمای آروم رفتی سمت کوک *
+سلام*آروم*
_سلام... خب سوار شو بریم
+ باشه
*داخل ماشین*
_ چیزی شده؟ خیلی ساکتی..
+ نه چیزی نیس فقط
_ فقط؟
+ تعجب کردم که اومدی دنبالم چون قرارمونو بت بقیه هم تو پارک گذاشتیم
_ درسته، ولی از اینجا رد میشدم پس گفتم شاید آماده شده باشی برا همین زنگ زدم
+آهان فهمیدم.... ممنونم
_ ا/ت
+ بله؟
_ خیلی خوشگل شدی
+ *گوجه ی سرخخخخ* مر..سی*آروم*
_ *لبخند*
#ا/ت:
🫀: وای حرفاش چقد قشنگههه
🧠: خیلی جنتلمن و جذابهههه
🫀: ا/ت من از این خیلی خوشم اومد
🧠: میتونی دوسش داشته باشی مشکلی نی
ا/ت: حرف نزنین ببینم
🧠: ا/ت داره نگات میکنه
ا/ت: *سرتو بلند کردی دیدی بت خیره شده*
🫀: ا/ت جونم میخوام تند تند بزنمممم
🧠: ا/ت داری عاشق میشی
🫀: ا/ت من دوسش دارم، دوسش داری
🧠: بابا ولش کن بیچاره رو بیا سکوت کنیم
🫀: باشه... ولی منننن تند خواهم زد
*ا/ت ویو*
صدای قلب و مغزم تو گوشم میپیچه.... این نگاه کوک.... خیلی دلنشینع وای داره چه اتفاقی میفته خدای من
دیگه تا برسیم هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد، وقتی رسیدیم کوک زود تر از من پیاده شد و ماشینو دور زد و اومد جلوی در من گمونم میخواست در رو باز کنه نه چرا باید بخاطر من بیاد در رو باز کنه.... هول کردم و سریع در رو خودم باز کردم ولی تا خواستم پیاده شم با اون هول و عجله ام، تعادلمو از دست دادمو و میخواستم بیفتم زمین چشامو رو هم فشردم که افتادم بغل کوک...... همه چیو که بد تر کردممم وایییی......
چشمامو باز کردم، شاید کمتر از ۵ سانت بین صورتمامون فاصله بود، برگام چشماش چقد خوشگلن، زیبا ترین چشمایی که تو عمرم دیدم..... به چشای هم خیره شده بودیم و سکوتی بینمون بود که کوک اون سکوتو شکست و گفت:
_.......
_______________________________
همونطور که قول دادم امروز ۳ پارت آپ کردممممم جای شکر داره نه؟؟😂😭
حالا دیگه با خمارییییی تنهاتو میذارم😔
#fake #fake_kook #jungkook
۱۰.۵k
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.