روحم درد میکند،روانم میخارد ومغزم سوت میکشید
روحمدردمیکند،روانممیخاردومغزمسوتمیکشید
بهاینفکرمیکنمکهنکندهمهچیزساختهیذهنمن بودهباشدمکانیکهدرآنم،زمانیکهسیرمیکنموگفتگوییکهداشتهودارم .
نکندهمهی،افرادگذشتهحاصلپردازشافراطیمغزم بودهباشد .نکندازابتداهیچکسنبودهباشد .
مگرمیشودیکنفربهیکبارهتنهاییمطلقرابهآغوش بکشدازدوستودشمنانگذشتهچخبر؟هیچکس نیستبهیکبارهمنمغرقدرفکروتلاشکهبهخودم بفهمانماینتوهستیکهوجودداری
وامابازهممنمکهتنهابدونکسیماندمچخبراازروزهایخوبوبدگذشته...؟
بهاینفکرمیکنمکهنکندهمهچیزساختهیذهنمن بودهباشدمکانیکهدرآنم،زمانیکهسیرمیکنموگفتگوییکهداشتهودارم .
نکندهمهی،افرادگذشتهحاصلپردازشافراطیمغزم بودهباشد .نکندازابتداهیچکسنبودهباشد .
مگرمیشودیکنفربهیکبارهتنهاییمطلقرابهآغوش بکشدازدوستودشمنانگذشتهچخبر؟هیچکس نیستبهیکبارهمنمغرقدرفکروتلاشکهبهخودم بفهمانماینتوهستیکهوجودداری
وامابازهممنمکهتنهابدونکسیماندمچخبراازروزهایخوبوبدگذشته...؟
۲۵۱
۰۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.