P7در خوابگاه بی تی اس چه میگذرد؟
پارت 7
در خوابگاه بی تی اس چه میگذرد؟
----------------------
بورام:تهیونگا بطری میخوای؟
ته ته:بورام گمشو سر به سرم نزار
بورام:خنده هیستریک
بورام:مگه چیه ؟میخوام کمکت کنم...
ته:پوکر...
بورام:اخیییی بیبی تایگر خجالت میکشه؟اشکال نداره پسرم بیا یادت بدم...ببین خیلی وقتا کاملا تصادفی یه سری اتفاقا میوفته
جی هوپ:تصادفی؟
بورام:تو ببند..خب داشتم میگفتم ...یه سری اتفاقا میوفته و راه اب فاضلاب بسته میشه و نمیشه کاریش کرد
جی هوپ:اینم بگو کی اندازه ی سرش ری*ده و چاه فاضلابو بسته
بورام:گفتم ببند تو یکی..خب ...پسرم تو میتونی از بطری استفاده کنی و اینجوری توی مصرف اب هم صرفه جویی میشه..
جین:هوی من نمیخوام کل خونه مو بوی گند شما دوتا برداره ...
تهیونگ:این اندازه ی سرش ریده چرا سر من داد میزنیی؟
بورام:میبندی یا همین بطری رو بکنم تو....
نامجون:اوکی دعوا نکنید دیگه بسه...جاش پاشید برید یه پارکی جایی پیدا کنید ک اونجا تهیونگ کارشو بکنه...بورام...تو ریدی پس خودت باید باهاش بری...
بورام:یاااا
جیمین:ما همه به خاطر شاهکار جنابعالی نمیتونیم بریم دستشویی...تهیونگ هم دوساعته خودشو نگه داشته پس خودت باید ببریش..
بورام:ایشش..تف توش پاشو بریم بدبخ
---------ربع ساعت بعد--------
بورام:اون بالا راحتی؟چیزی نیاز ندارید براتون بیارم سرورم؟
تهیونگ ک بورام کولش کرده بود و ربع ساعت بود داشتن تو خیابون دنبال دسشویی میگشتن با خیال راحت چشماشو بست و سر تکون داد
_نه مرسی راحتم فقط اگ میشه یکم سریع تر برو ...هر لحظه ممکنه بشاشم روت ...
بورام:تهیونگ اگ غلط اضافه بکنی میدمت دست یونگی هاااا...
تهیونگ:هنوز ک کاری نکردم ولی بهتره زودتر یه دسشویی پیدا کنی ...نمیدونم چقد دیگه میتونم تحمل کنم..
بعد از ده دیقه گشتن بلاخره یه دستشویی متروکه گوشه پارک پیدا کردن...
بوارم:اینقد تو نکبتو کول کردم خودمم دسشویی گرفت...
و بلاخره بورام تهیونگ رو پایین گذاشت و خودش پرید توی دستشویی ...تهیونگ هم دویید توی مردونه ولی از شانس بدش همه ی دستشویی های مردونه خراب بودن و دراشون رو قفل کرده بودن تهیونگ ک چاره ای نداشت نگاهی به دور و برش انداخت و یواشکی رفت توی دستشویی زنونه ک از شانس خوبش کسی جز بورام اونجا نبود
ته:اه اه چ بو گندی میاد ...
بورام با قیافه ی خوشحال و ازاد شده ای در دستشویی رو باز کرد و اومد بیرون ولی با تهیونگ ک ب طرز خنده داری توی خودش جمع شده بود مواجه شد ...
بورام:تو تو دستشویی زنونه چیکار میکنی؟
تهیونگ:مردونه ها خرابن..
بورام:خب...
تهیونگ:خب و زهر مار خو گمشو بیا کنار من برم دستشویی الان میریزم تو خودمم..
بورام:امم چیزه...
تهیونگ:بیا کنار دیگه...
بورام:وایسا خب....
تهیونگ:چیهههه؟
بورام:خب نمیدونم مشکل از منه یا سایز لوله توالتا خیلی کوچیکه ولی....
ته:چیشده؟
بورام:خب این دستشویی هم چاهش گرفت...
تهیونگ ناباورانه به بورام زل زد...
بورام:اینجوری بهم نگاه نکن ب من چه....؟اینا سایز لوله توالتاشون کوچیکهههه...الان میدوئم برات یه دستشویی مدرن و کلاسیک پیدا میکنم قشنگ اونجا با خیال راحت برینی...
تهیونگ نفس عمیقی کشید :بورام...بیخیال شو...دیگه نمیتونم تحمل کنم...بطری داری؟
اگ تونستم یه لبخند روی لبات بیارم میشه با کامنتت خوشحالم کنی؟
در خوابگاه بی تی اس چه میگذرد؟
----------------------
بورام:تهیونگا بطری میخوای؟
ته ته:بورام گمشو سر به سرم نزار
بورام:خنده هیستریک
بورام:مگه چیه ؟میخوام کمکت کنم...
ته:پوکر...
بورام:اخیییی بیبی تایگر خجالت میکشه؟اشکال نداره پسرم بیا یادت بدم...ببین خیلی وقتا کاملا تصادفی یه سری اتفاقا میوفته
جی هوپ:تصادفی؟
بورام:تو ببند..خب داشتم میگفتم ...یه سری اتفاقا میوفته و راه اب فاضلاب بسته میشه و نمیشه کاریش کرد
جی هوپ:اینم بگو کی اندازه ی سرش ری*ده و چاه فاضلابو بسته
بورام:گفتم ببند تو یکی..خب ...پسرم تو میتونی از بطری استفاده کنی و اینجوری توی مصرف اب هم صرفه جویی میشه..
جین:هوی من نمیخوام کل خونه مو بوی گند شما دوتا برداره ...
تهیونگ:این اندازه ی سرش ریده چرا سر من داد میزنیی؟
بورام:میبندی یا همین بطری رو بکنم تو....
نامجون:اوکی دعوا نکنید دیگه بسه...جاش پاشید برید یه پارکی جایی پیدا کنید ک اونجا تهیونگ کارشو بکنه...بورام...تو ریدی پس خودت باید باهاش بری...
بورام:یاااا
جیمین:ما همه به خاطر شاهکار جنابعالی نمیتونیم بریم دستشویی...تهیونگ هم دوساعته خودشو نگه داشته پس خودت باید ببریش..
بورام:ایشش..تف توش پاشو بریم بدبخ
---------ربع ساعت بعد--------
بورام:اون بالا راحتی؟چیزی نیاز ندارید براتون بیارم سرورم؟
تهیونگ ک بورام کولش کرده بود و ربع ساعت بود داشتن تو خیابون دنبال دسشویی میگشتن با خیال راحت چشماشو بست و سر تکون داد
_نه مرسی راحتم فقط اگ میشه یکم سریع تر برو ...هر لحظه ممکنه بشاشم روت ...
بورام:تهیونگ اگ غلط اضافه بکنی میدمت دست یونگی هاااا...
تهیونگ:هنوز ک کاری نکردم ولی بهتره زودتر یه دسشویی پیدا کنی ...نمیدونم چقد دیگه میتونم تحمل کنم..
بعد از ده دیقه گشتن بلاخره یه دستشویی متروکه گوشه پارک پیدا کردن...
بوارم:اینقد تو نکبتو کول کردم خودمم دسشویی گرفت...
و بلاخره بورام تهیونگ رو پایین گذاشت و خودش پرید توی دستشویی ...تهیونگ هم دویید توی مردونه ولی از شانس بدش همه ی دستشویی های مردونه خراب بودن و دراشون رو قفل کرده بودن تهیونگ ک چاره ای نداشت نگاهی به دور و برش انداخت و یواشکی رفت توی دستشویی زنونه ک از شانس خوبش کسی جز بورام اونجا نبود
ته:اه اه چ بو گندی میاد ...
بورام با قیافه ی خوشحال و ازاد شده ای در دستشویی رو باز کرد و اومد بیرون ولی با تهیونگ ک ب طرز خنده داری توی خودش جمع شده بود مواجه شد ...
بورام:تو تو دستشویی زنونه چیکار میکنی؟
تهیونگ:مردونه ها خرابن..
بورام:خب...
تهیونگ:خب و زهر مار خو گمشو بیا کنار من برم دستشویی الان میریزم تو خودمم..
بورام:امم چیزه...
تهیونگ:بیا کنار دیگه...
بورام:وایسا خب....
تهیونگ:چیهههه؟
بورام:خب نمیدونم مشکل از منه یا سایز لوله توالتا خیلی کوچیکه ولی....
ته:چیشده؟
بورام:خب این دستشویی هم چاهش گرفت...
تهیونگ ناباورانه به بورام زل زد...
بورام:اینجوری بهم نگاه نکن ب من چه....؟اینا سایز لوله توالتاشون کوچیکهههه...الان میدوئم برات یه دستشویی مدرن و کلاسیک پیدا میکنم قشنگ اونجا با خیال راحت برینی...
تهیونگ نفس عمیقی کشید :بورام...بیخیال شو...دیگه نمیتونم تحمل کنم...بطری داری؟
اگ تونستم یه لبخند روی لبات بیارم میشه با کامنتت خوشحالم کنی؟
۶.۴k
۰۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.