رمان ازدواج اجباری پارت 1
ویو یونا
منو جیمین داشتیم فرار میکردیم ولی این دادشم مارو گیر اورد
رایوو
جیمین
منو یونا از خیلی وقته با همیم خیلی همو دوست داریم ولی بخاطر خانوادمون نتونیستیم به هم برسیم و سخته های خیلی زیادی داشتیم وقتی داشتم به یونا فکر میکردم بهم زنگ زد
ماکلم یونا و جیمین
یونا _سلام عشقم خوبی
جیمین _فدات عزیزرم تو خوبی
یونا_چیز عزیزم من
جیمین _تو چی
یونا _من حاملمممم
جیمین وقتی اینو شنیدم از خوشحالیییی مردممم یعنی من قرار پدر شم وای خدای مننن
یونا _جیمین جیمین
جیمین _جونم عشقم
یونا _یعنی الان ما چکار کنیم هیچیکی راضی نمیشه با هم باشیم
جیمین _من همه چیو حل میکنم تو نگران نباش
یونا _واقعان همه چیو حل میکنی
جیمین _معلومه که اره
یونا دوست دارم
جیمین منم دوست دارم
بعد قط کردن
ویو جیمین
منو جیمین داشتیم فرار میکردیم ولی این دادشم مارو گیر اورد
رایوو
جیمین
منو یونا از خیلی وقته با همیم خیلی همو دوست داریم ولی بخاطر خانوادمون نتونیستیم به هم برسیم و سخته های خیلی زیادی داشتیم وقتی داشتم به یونا فکر میکردم بهم زنگ زد
ماکلم یونا و جیمین
یونا _سلام عشقم خوبی
جیمین _فدات عزیزرم تو خوبی
یونا_چیز عزیزم من
جیمین _تو چی
یونا _من حاملمممم
جیمین وقتی اینو شنیدم از خوشحالیییی مردممم یعنی من قرار پدر شم وای خدای مننن
یونا _جیمین جیمین
جیمین _جونم عشقم
یونا _یعنی الان ما چکار کنیم هیچیکی راضی نمیشه با هم باشیم
جیمین _من همه چیو حل میکنم تو نگران نباش
یونا _واقعان همه چیو حل میکنی
جیمین _معلومه که اره
یونا دوست دارم
جیمین منم دوست دارم
بعد قط کردن
ویو جیمین
۴.۹k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.