تک پارتی هیونجین
ا/ت:( با دل درد شدیدی از خواب بلند شدم*... وایی نه پریود شدم.. رفتم کارای مربوطه رو انجام دادم و رفتم آشپزخونه که دیدم هیونجین داره صبحونه درست میکنه...از پشت بغلش کردم..به به آقامون چه کرده)
هیونجین: برای خانومم درست کردم
ا/ت: مرسی
*******
ا/ت:( درد داشتم*.. رو کاناپه دراز کشیدم که هیونجین اومد) آییی
هیونجین: بیا..برات دمنوش آوردم*( نشوندمش رو خودم و دمنوش را دادم بهش و شروع کردم به ماساژ دادن دلم).. چرا بهم نمیگی پریودی؟.. باید خودم بفهمم
ا/ت: ببخشید :(
هیونجین: گردنش رو بوس کردم*.. یکم بخواب
ا/ت: باش*
هیونجین: برای خانومم درست کردم
ا/ت: مرسی
*******
ا/ت:( درد داشتم*.. رو کاناپه دراز کشیدم که هیونجین اومد) آییی
هیونجین: بیا..برات دمنوش آوردم*( نشوندمش رو خودم و دمنوش را دادم بهش و شروع کردم به ماساژ دادن دلم).. چرا بهم نمیگی پریودی؟.. باید خودم بفهمم
ا/ت: ببخشید :(
هیونجین: گردنش رو بوس کردم*.. یکم بخواب
ا/ت: باش*
۳۱.۰k
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.