진정한 사랑❤🔥
진정한 사랑❤🔥
2장💫فصل ۲
P~۱۲
شب:
ساعت۱۰:۳۰:
عمارت جیمین:
اتاق مشترکشون:
جیمین:خیله خب بد گرل اماده تنبیهت هستی😈😁
جینا:ایییی *نقش بازی کردن *
جیمین:چی شده🤨
جینا:دلم درد میکنه
جیمین:نقش بازی نکن عزیزم *بعد جینا رو پرت کرد رو تخت و روش خیمه زد و ............... *
(بچه ها برا فن فیکشن های انیمه ای که
احتمالن بزارم اصمات میزارم ولی اینطوری نه برا اعضا دارم این کارو میکنم😊🙂)
فردا:
ویو جینا:
صبخ با خیسی و چیز نرمی رو لب و صورتم از خواب بیدار شدم جیمین داشت میبوسیدم منم همکاری کردم🥴
۵مین بعد:
جیمین:صبح بخیر چاگیا😘 درد نداری
جینا:صبح توهم بخیر اره درد دارم یکم
جیمین:خب بریم حموم پس
*بعد جینا رو بغل کرد و بردحموم و بعد اومدن بیرون لباسشونو پوشیدن (لباس جینا اسلاید دو و جیمین اسلاید سه) و رفتن پایین صبحونه خوردن و به طرف شرکت حرکت کردن رسیدن و هرکی رف سراغ کاره خودش *
جینا:
باید این پرونده هارو بدم جیمین امضا کنه چون مهمه هوف که گوشبم زنگ خورد
مکالمشون:
-الو
℅الوسلام
-او سلام چطوری
℅مننون تو خوبی میگم
-خوبم مرسی چی شده
℅میتونی یه کاری کنی
-او بله بگو
℅من میخوام جویی رو ببینم ولی نیخوام بدونه من اومدم میتونی
-فهمیدم باشه اینکار میکنم حالا مگه رسیدی
℅نه ساعت۱:۰۰میرسم
-پس میام فرودگاه دنبالت
℅ممنون راستی از جویی چخبر چند مدته بهم زنگ نزده
-لو داستانش تولانی حالا اومدی میریم یه جا بهت میگم
℅باشه مرسی اونی
-خواهش هیونگ کوچولو
℅یاا*جینا قط کرد*
پایان مکالمه:
℅همیشه همینجوری میخوای سرش غر بزنی یه کاری میکنه🙆🏻♂
جینا:
هعی خب پرونده هارو ببرن
تق تق
جیمین:کیه بیا تو
جینا:منم بیا اینارو امضا کن
جیمین:اوک*امضا کرد*
جینا:راستی
جیمین:بله!
جینا:من امروز ساعت ۱:۰۰اینجا نیستم یه کاره فوری برام پیش اومده باید برم
جیمین:کجا با کی و....زود باش بگو
جینا:برگشتم خونه بهت میگم
جیمین:اوک
۱۲:۳۰:
ظهر:
جینا:
تو فرودگاه منتظرش بودم که اومد
جینا:سلام خوش اومدی
℅.........
برا اینکه بدونید این پسره کیه برین معرفی فیک رو بخونید شاید فهمیدید (⁎⁍̴̛ᴗ⁍̴̛⁎)
باهوشا میفهمن (•ૢ⚈͒⌄⚈͒•ૢ)
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متهدیم
#lranians__love_Jk
2장💫فصل ۲
P~۱۲
شب:
ساعت۱۰:۳۰:
عمارت جیمین:
اتاق مشترکشون:
جیمین:خیله خب بد گرل اماده تنبیهت هستی😈😁
جینا:ایییی *نقش بازی کردن *
جیمین:چی شده🤨
جینا:دلم درد میکنه
جیمین:نقش بازی نکن عزیزم *بعد جینا رو پرت کرد رو تخت و روش خیمه زد و ............... *
(بچه ها برا فن فیکشن های انیمه ای که
احتمالن بزارم اصمات میزارم ولی اینطوری نه برا اعضا دارم این کارو میکنم😊🙂)
فردا:
ویو جینا:
صبخ با خیسی و چیز نرمی رو لب و صورتم از خواب بیدار شدم جیمین داشت میبوسیدم منم همکاری کردم🥴
۵مین بعد:
جیمین:صبح بخیر چاگیا😘 درد نداری
جینا:صبح توهم بخیر اره درد دارم یکم
جیمین:خب بریم حموم پس
*بعد جینا رو بغل کرد و بردحموم و بعد اومدن بیرون لباسشونو پوشیدن (لباس جینا اسلاید دو و جیمین اسلاید سه) و رفتن پایین صبحونه خوردن و به طرف شرکت حرکت کردن رسیدن و هرکی رف سراغ کاره خودش *
جینا:
باید این پرونده هارو بدم جیمین امضا کنه چون مهمه هوف که گوشبم زنگ خورد
مکالمشون:
-الو
℅الوسلام
-او سلام چطوری
℅مننون تو خوبی میگم
-خوبم مرسی چی شده
℅میتونی یه کاری کنی
-او بله بگو
℅من میخوام جویی رو ببینم ولی نیخوام بدونه من اومدم میتونی
-فهمیدم باشه اینکار میکنم حالا مگه رسیدی
℅نه ساعت۱:۰۰میرسم
-پس میام فرودگاه دنبالت
℅ممنون راستی از جویی چخبر چند مدته بهم زنگ نزده
-لو داستانش تولانی حالا اومدی میریم یه جا بهت میگم
℅باشه مرسی اونی
-خواهش هیونگ کوچولو
℅یاا*جینا قط کرد*
پایان مکالمه:
℅همیشه همینجوری میخوای سرش غر بزنی یه کاری میکنه🙆🏻♂
جینا:
هعی خب پرونده هارو ببرن
تق تق
جیمین:کیه بیا تو
جینا:منم بیا اینارو امضا کن
جیمین:اوک*امضا کرد*
جینا:راستی
جیمین:بله!
جینا:من امروز ساعت ۱:۰۰اینجا نیستم یه کاره فوری برام پیش اومده باید برم
جیمین:کجا با کی و....زود باش بگو
جینا:برگشتم خونه بهت میگم
جیمین:اوک
۱۲:۳۰:
ظهر:
جینا:
تو فرودگاه منتظرش بودم که اومد
جینا:سلام خوش اومدی
℅.........
برا اینکه بدونید این پسره کیه برین معرفی فیک رو بخونید شاید فهمیدید (⁎⁍̴̛ᴗ⁍̴̛⁎)
باهوشا میفهمن (•ૢ⚈͒⌄⚈͒•ૢ)
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متهدیم
#lranians__love_Jk
۴.۹k
۱۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.