P16
P16
ویو یونگی
2مین بعد از اینکه بقیه رفتن تو اتاقاشون هوسوک هم از اتاق لباسشویی اومد بیرون و پرسید: بقیه کجان*اروم_تعجب*
یونگی. رفتن لباس عوض کنن برن به بانداشون سر بزنن
هوپی. پس چرا تو نرفتی؟
یونگی. هه... من برم که تو با خیال راحت فرار کنی؟! عمرا*پوزخند*
هوپی. مگه اینجا بادیگارد نداره که من به راحتی فرار کنم؟
(ادمین:جهت یادآوری هوپی زمانی که داشتن میومدن اینجا خواب بوده)
یونگی. نه
ذهن هوپی: ایول پس کارم راحت تر شد فقط باید اطمینان اینارو به دست بیارم و اونوقت دیگه ازادی از آن من است
هوپی. یعنی تو که مافیایی حتی ی بادیگارد هم نداری؟!
یونگی. چرا دارم ولی اینجا نیستن
هوپی. اها.... ولی حالا که نونا داره میره نمیریم پاساژ
یونگی. چرا میریم ولی فقط منو تو چون سولهی تا ساعت 12 شب هم ممکنه نیاد خونه
هوپی. ن... نه. نمی.... نمیخواد حتمی... حتمی امروز بریم..هه هه.. فردا با نونا میرم*خنده ساختگی*
یونگی.....
بفرمایید اینو بخونید با نت اجیم گذاشتم براتون تا شب نتم درست میشه دو پارت طولانی میزارم
ویو یونگی
2مین بعد از اینکه بقیه رفتن تو اتاقاشون هوسوک هم از اتاق لباسشویی اومد بیرون و پرسید: بقیه کجان*اروم_تعجب*
یونگی. رفتن لباس عوض کنن برن به بانداشون سر بزنن
هوپی. پس چرا تو نرفتی؟
یونگی. هه... من برم که تو با خیال راحت فرار کنی؟! عمرا*پوزخند*
هوپی. مگه اینجا بادیگارد نداره که من به راحتی فرار کنم؟
(ادمین:جهت یادآوری هوپی زمانی که داشتن میومدن اینجا خواب بوده)
یونگی. نه
ذهن هوپی: ایول پس کارم راحت تر شد فقط باید اطمینان اینارو به دست بیارم و اونوقت دیگه ازادی از آن من است
هوپی. یعنی تو که مافیایی حتی ی بادیگارد هم نداری؟!
یونگی. چرا دارم ولی اینجا نیستن
هوپی. اها.... ولی حالا که نونا داره میره نمیریم پاساژ
یونگی. چرا میریم ولی فقط منو تو چون سولهی تا ساعت 12 شب هم ممکنه نیاد خونه
هوپی. ن... نه. نمی.... نمیخواد حتمی... حتمی امروز بریم..هه هه.. فردا با نونا میرم*خنده ساختگی*
یونگی.....
بفرمایید اینو بخونید با نت اجیم گذاشتم براتون تا شب نتم درست میشه دو پارت طولانی میزارم
۳.۵k
۱۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.