خلاصه حرف های نامجون در لایو 18 اکتبر

خلاصه حرف‌های‌ نامجون در لایو 18 اکتبر
🐨: ارزو ميكردی كاش مرده بودی؟ ميدونی، منم گاهی اينطوری فكر ميكنم... من نميدونم تو اهل كجايی يا تو چه شرايطی هستی... اما من متوجه شدم كه زندگی ارزش زندگی كردن داره.
🐨: من هيچكس رو ناديده نميگيرم... دوستان من هيچكس رو ناديده نميگيرم
🐨: "گواهینامه گرفتی؟" نه هنوز
🐨: كريسمس؟ حتی نميدونم در طول كريسمس قراره كجا باشم.
🐨: "دوچرخه سواري ميكني؟" اره تقريبا چهار ساعت پیش رفتم دوچرخه سواری
🐨: من يه بار يه سری آدم رو ديدم كه داشتن به اين اهنگ گوش ميدادن و دوچرخه هاشون رو در طول رود هان ميروندن (منظورش آهنگ Bicycle ئه)
🐨: تی ام آی امروز؟ امروز ؟ امروز چیکار کردم. اوه شت حافظم چش شده. امروز چیکار کردم؟ آها موهام و رنگ کردم
🐨: فردا موهامو بهتون نشون ميدم. اینطوریه
🐨: اوکی این دیگه آهنگ آخریه. بعدش دیگه شما برید خونتون منم برم یه فیلمی ببینم
🐨: "موهات و کوتاه نکن" راستش اصلا یه شویدم دیگه رو کلم نیست که بخوام همونم بکنم.
🐨: راستش فردا صبح یه کاری دارم برای همین دارم سعی میکنم نخوابم
🐨: اگه شبه، شبتون بخیر. اگه روزه، صبحتون بخیر. اگه عصره، عصرتون بخیر. امیدوارم بهترین شام و ناهار رو بخورید و یه بغلم بهتون میدم! خدافظ، دوستتون دارم. مرسی که زمانتون رو با من گذروندین.
🐨: خداحافظ