آنکه راه بسیاری رفته می پندارد که هیچ نرفته و آنکه راه ان
آنکه راه بسیاری رفته میپندارد که هیچ نرفته و آنکه راه اندکی رفته میپندارد بسیار رفته و به آخر خطّ نزدیک است.
آخری نیست، هم این و هم آن هیچ است. هیچ کمالی نیست، که هماره پلّهای بالای پلّههاست. لیکن آنکه میپندارد هیچ نرفته فروتن است و به بلوغ رسیده، و آنکه میپندارد بسیار رفته متکبّر و کودک است.
اینکه دیگران را به راه خود بیاورم کودکیست. اینکه دیگران را به راه خود وانهم و زندگی و مردمان را و طریقهی جنبش جانها را به راه خویش نظاره کنم، این عظمت است. عظمتی در چنتهی اندکان.
آخری نیست، هم این و هم آن هیچ است. هیچ کمالی نیست، که هماره پلّهای بالای پلّههاست. لیکن آنکه میپندارد هیچ نرفته فروتن است و به بلوغ رسیده، و آنکه میپندارد بسیار رفته متکبّر و کودک است.
اینکه دیگران را به راه خود بیاورم کودکیست. اینکه دیگران را به راه خود وانهم و زندگی و مردمان را و طریقهی جنبش جانها را به راه خویش نظاره کنم، این عظمت است. عظمتی در چنتهی اندکان.
۷۳۱
۰۳ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.