شب گذشت از نیمه و من درتبِ روی توأم
شب گذشت از نیمه و من درتبِ روی توأم
تو تمام من شدی من مستِ گیسوی توأم
شد حدیثِ عشق آغاز و شدم دیوانهات
همچو حافظ من غزل خوانِ سرِ کوی توأم
کاش با یک بوسه از تو بشکند بغضِ سکوت
تشنهام من تشنهٔ بوسیدنِ روی توأم
آمدی ساده نشستی در حریمِ قلب من
مات و حیران گشتم و آوارهٔ کوی توأم
با نگاهت آتشی، بر جانِ تب دارم زدی
شب گذشت از نیمه و من در تکاپوی توأم
#ارس_آرامی
تو تمام من شدی من مستِ گیسوی توأم
شد حدیثِ عشق آغاز و شدم دیوانهات
همچو حافظ من غزل خوانِ سرِ کوی توأم
کاش با یک بوسه از تو بشکند بغضِ سکوت
تشنهام من تشنهٔ بوسیدنِ روی توأم
آمدی ساده نشستی در حریمِ قلب من
مات و حیران گشتم و آوارهٔ کوی توأم
با نگاهت آتشی، بر جانِ تب دارم زدی
شب گذشت از نیمه و من در تکاپوی توأم
#ارس_آرامی
۹۲۶
۰۹ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.