یـا ایها الذین امنوا
یـا ایها الذین امنوا
اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول و لا تبطلوا اعمالکم (محمد/33)
بطلان عمل یا ابطال عمل یک آفت در مسیر بندگی خدا است. هر عمل برای پذیرفته شدن در درگاه خداوند به شرایطی نیازمند است. از جمله قالب و مجرا و بستر درست و همچنین محتوا و مضمون و ماهیت صحیح و بجا و به موقع و سوم حفظ و تداوم و حسن خاتمه در آن عمل. لذا در جاهای مختلف قرآن کریم سخن از ابطال عمل عده ای از انسانها سخن می گوید که مهم ترین رکن آن بطلان، عدم اعتقاد به توحید است. شخص غیر موحد هر چه کند و هر جا باشد راهی به پاداش الهی نداشته و ندارد. و حتی شان مشرک همین است چه برسد به کافر و ملحد. گاهی شخص موحد هم هست اما عمل او در قالب و محتوا ، غلط است. مثل کسی که با پول ربوی دنبال ساخت مسجد یا حسینیه یا ارتزاق خانواده باشد. او پاداشی نخواهد برد.
گاهی مجرای عمل و محتوای عمل هم خیر و نیکو است. اما بر او مداومتی نیست. و گاهی بر آن عمل خیر مداومت هم هست اما شخص با دیگر کارهای بد و دیگر حرفهای خطای خودش آثار آن عمل خیر را تضییع یا تضعیف می کند. لذا مهم ترین شرطی که خداوند منان برای گرفتار نشدن افراد به بطلان یا ابطال عمل معرفی می کند استقامت بر اطاعت خداوند و رسول و تبعیت از قالب و محتوای دستورات و منویات ایشان است. لذا چه بسا کسی دائم الوضو باشد یا ساعتها روزه باشد و به تلخی گرسنگی و تشنگی بکشد اما به آسانی چشم چرانی کند به سادگی دروغ بگوید مثل آب خوردن غیبت کند و تهمت بزند اینها از نظر بعض محققین مبطل همان عمل خیر هم هست چرا که نمی شود در آن واحد هم نماز خواند هم چشم چرانی کرد. هم وضو داشت هم غیبت کرد. هم روزه بود و هم در شغل، غش و دغل کرد. همه اینها در دایره دستورات خداست. اما عده دیگری از بزرگان با تسامح می فرمایند تکلیف اتیان شده است اما روح عمل خیر با آن تخلفات ضمنی، تخریب یا تضعیف شده است. مانند مریض بد حالی که دکترها جوابش کرده اند دیگر دوا برایش اثر ندارد. دوا دواست اما بخاطر وضع او دیگر اثر اصلاحی خودش را ندارد.
عده ای از معلمین معنوی نکته سومی در این رابطه بیان می کنند که بطلان و ابطان عمل در اینجا یعنی شخص غیر متقی راهی به درجات کمال نمی یابد و این تلخ ترین مجازات و حسرت آور ترین عقوبت است. مثل داوطلب فعالی که ماهها زحمت بکشد تا در آزمون بسیار مهمی شرکت کند اما دیر به امتحان برسد یا به علت اقتضائات زندگی تحصیل عالی او به تاخیر بیفتد و بعدها هم فرصت جبران نباشد. یا شخصی که ساده انگاری کند و به دیدار مادر و پدر مریض ش نرود و او رحلت کند و این فرد سالها خودش را سرزنش خواهد کرد. این مثال ها برای تقریب به ذهن بود. لذا بدترین مجازات شخص غیر متقی یا شخصی که بطور همزمان به اعمال خیر و شر مشغول است این است که درب مسائل معنوی بالا برای او باز نمی شود. و آثار و برکات کارهای خیر او ضعیف می شود و زحمات و تلخ کامی ها برای او باقی می ماند چون هم زحمت را از جهاتی کشیده است و هم محصول و مطلوب او که باز شدن چشم به عالم ملکوت است برای او محقق نشده است. و هر چه زمان بگذرد کار مشکل تر می شود چون نفس و شیطان و دنیا و شهوات و جهالت ها و.. بی کار نمی نشینند و دام های متعدد و متکثری برای شخصی که اهل تقوا نباشد یا کشکولی از خیر و شر را با خود حمل می کند را فراهم می کنند. و در بسیاری از موارد بستر زندگی این شخص را بشدت عوض می کنند. الا ما رحم ربی.
مثل کسی که مثلا قتلی در بستگان خودش انجام بدهد حتی اگر بخشوده شود دیگر روی خوش زندگی را نخواهد دید. لذا در آیه شریفه نمی فرماید یا ایها الناس یا ایها الکافرون لا تبطلوا اعمالکم. بلکه می فرماید ای اهل ایمان. لذا قبلا هم معروض داشته ایم هم انتخاب راه درست لازم است هم استقامت بر مسیر حق لازم است. و نه آنکه ابتدا کج رفته باشد از رحمت خدا نا امید باشد و نه آنکه در مسیر حق است مغرور شود. هر دو در معرض انتخاب ها و امتحانات سابق و لاحق، بوده و هستند. و مجموع این انتخاب های درست یا غلط، سعادت یا شقاوت فرد را رقم می زند. پس ای اهل ایمان اعمال خیر خود را با مداومت بر اطاعت خدا و رسول او حفظ کنید و با تخلف از منویات ایشان زحمات و خیرات خود را باطل نکنید که این خسارتی بس بزرگ است. و العاقبه للمتقین.
اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول و لا تبطلوا اعمالکم (محمد/33)
بطلان عمل یا ابطال عمل یک آفت در مسیر بندگی خدا است. هر عمل برای پذیرفته شدن در درگاه خداوند به شرایطی نیازمند است. از جمله قالب و مجرا و بستر درست و همچنین محتوا و مضمون و ماهیت صحیح و بجا و به موقع و سوم حفظ و تداوم و حسن خاتمه در آن عمل. لذا در جاهای مختلف قرآن کریم سخن از ابطال عمل عده ای از انسانها سخن می گوید که مهم ترین رکن آن بطلان، عدم اعتقاد به توحید است. شخص غیر موحد هر چه کند و هر جا باشد راهی به پاداش الهی نداشته و ندارد. و حتی شان مشرک همین است چه برسد به کافر و ملحد. گاهی شخص موحد هم هست اما عمل او در قالب و محتوا ، غلط است. مثل کسی که با پول ربوی دنبال ساخت مسجد یا حسینیه یا ارتزاق خانواده باشد. او پاداشی نخواهد برد.
گاهی مجرای عمل و محتوای عمل هم خیر و نیکو است. اما بر او مداومتی نیست. و گاهی بر آن عمل خیر مداومت هم هست اما شخص با دیگر کارهای بد و دیگر حرفهای خطای خودش آثار آن عمل خیر را تضییع یا تضعیف می کند. لذا مهم ترین شرطی که خداوند منان برای گرفتار نشدن افراد به بطلان یا ابطال عمل معرفی می کند استقامت بر اطاعت خداوند و رسول و تبعیت از قالب و محتوای دستورات و منویات ایشان است. لذا چه بسا کسی دائم الوضو باشد یا ساعتها روزه باشد و به تلخی گرسنگی و تشنگی بکشد اما به آسانی چشم چرانی کند به سادگی دروغ بگوید مثل آب خوردن غیبت کند و تهمت بزند اینها از نظر بعض محققین مبطل همان عمل خیر هم هست چرا که نمی شود در آن واحد هم نماز خواند هم چشم چرانی کرد. هم وضو داشت هم غیبت کرد. هم روزه بود و هم در شغل، غش و دغل کرد. همه اینها در دایره دستورات خداست. اما عده دیگری از بزرگان با تسامح می فرمایند تکلیف اتیان شده است اما روح عمل خیر با آن تخلفات ضمنی، تخریب یا تضعیف شده است. مانند مریض بد حالی که دکترها جوابش کرده اند دیگر دوا برایش اثر ندارد. دوا دواست اما بخاطر وضع او دیگر اثر اصلاحی خودش را ندارد.
عده ای از معلمین معنوی نکته سومی در این رابطه بیان می کنند که بطلان و ابطان عمل در اینجا یعنی شخص غیر متقی راهی به درجات کمال نمی یابد و این تلخ ترین مجازات و حسرت آور ترین عقوبت است. مثل داوطلب فعالی که ماهها زحمت بکشد تا در آزمون بسیار مهمی شرکت کند اما دیر به امتحان برسد یا به علت اقتضائات زندگی تحصیل عالی او به تاخیر بیفتد و بعدها هم فرصت جبران نباشد. یا شخصی که ساده انگاری کند و به دیدار مادر و پدر مریض ش نرود و او رحلت کند و این فرد سالها خودش را سرزنش خواهد کرد. این مثال ها برای تقریب به ذهن بود. لذا بدترین مجازات شخص غیر متقی یا شخصی که بطور همزمان به اعمال خیر و شر مشغول است این است که درب مسائل معنوی بالا برای او باز نمی شود. و آثار و برکات کارهای خیر او ضعیف می شود و زحمات و تلخ کامی ها برای او باقی می ماند چون هم زحمت را از جهاتی کشیده است و هم محصول و مطلوب او که باز شدن چشم به عالم ملکوت است برای او محقق نشده است. و هر چه زمان بگذرد کار مشکل تر می شود چون نفس و شیطان و دنیا و شهوات و جهالت ها و.. بی کار نمی نشینند و دام های متعدد و متکثری برای شخصی که اهل تقوا نباشد یا کشکولی از خیر و شر را با خود حمل می کند را فراهم می کنند. و در بسیاری از موارد بستر زندگی این شخص را بشدت عوض می کنند. الا ما رحم ربی.
مثل کسی که مثلا قتلی در بستگان خودش انجام بدهد حتی اگر بخشوده شود دیگر روی خوش زندگی را نخواهد دید. لذا در آیه شریفه نمی فرماید یا ایها الناس یا ایها الکافرون لا تبطلوا اعمالکم. بلکه می فرماید ای اهل ایمان. لذا قبلا هم معروض داشته ایم هم انتخاب راه درست لازم است هم استقامت بر مسیر حق لازم است. و نه آنکه ابتدا کج رفته باشد از رحمت خدا نا امید باشد و نه آنکه در مسیر حق است مغرور شود. هر دو در معرض انتخاب ها و امتحانات سابق و لاحق، بوده و هستند. و مجموع این انتخاب های درست یا غلط، سعادت یا شقاوت فرد را رقم می زند. پس ای اهل ایمان اعمال خیر خود را با مداومت بر اطاعت خدا و رسول او حفظ کنید و با تخلف از منویات ایشان زحمات و خیرات خود را باطل نکنید که این خسارتی بس بزرگ است. و العاقبه للمتقین.
۳.۷k
۳۱ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.