اگه ثلپورت بشن ایران و ماهم قدرت زیادی داشته باشیم عاشقمون میشن
*سناریو ی درخواستی*
مایکی:
همین جور که داشتم دوریاکی میخوردم و کن چین رو بخاطر کار خیلی بدش که برام دوریاکی ی خامه ای گرفته بود سرزنش میکردم تو یه کوچه ی خلوت خودمو دیدم
دیدم چند نفر دور یه دختر جمع شدن و هیچ پشمی برام نموند
دختره همرو با لگد اسطوره ای من زد
ودفاخ
ا/ت:هی تو مایکی هستی......جچوری اومدی اینجا
مایکی:اسم منو از کجا میدونی
ا/ت:اینجا یه کشور مادر ج.....اهمم مادر موز هستش بخ اسم ایران و تو تناسخ پیدا کردی.......گمشو بیا دنبالم
مایکی بدبخ هم چون کسی رو نمی‌شناخت رفت دنبالش ولی یه حس هایی بهش داشت که تو پارت ۲ نشون میده
دراکن:
خسته شدم هی براش دوریاکی بخر بخر بخر آخرسر کن چین اونه کن چین اینه
هی هم بهش میگم منو با اون اسم صدا نزنه
اخخخخخ سرم
من کجام اینجا کجاست آشغال دونیه
یه دختره:آره آشغالدونیه
*ویو ا/ت*
عژب درختی واسه خودش
عه همون پسر کیس کشا
*ویو کن چین*
دختره رفت همرو زد
دختره:ا/ت هستم کن چین.......بیا دنبالم تا بهت کود بدم بخوری
دراکن:کود......کود برا چی
ا/ت:دراز شی دیگه.......از اما چانت چه خبر
که زااارت درخت با بیهوش شد
فکر کرده جن دیده
والا جن های ایران هم دراکن رو ببینن غش میکنن
کازوتورا:
داشتم با چاقو به سمت باجی میدویدم که چاقو رفت تو کس دیگه*منحرف نشوید*ودفاخ دختره که
دختره:آییییی پدر کیساکی مادر باجی مرز داری
کازوتورا:تو کیساکی و باجی رو از کجا میشناسی......وایی نکنه اون دوریاکی خوار تورو هم تسخیر کرده
ا/ت:خنگ خدا.......اسم من ا/ت هستش و بیا بریم خونه ی ما چون الان دخترا روت کراش میزنن بدو
کازوتورا که از حد خودش یعنی موز فرا رفته و شده پوره ی موز افتاد دنبال شوما
که ا/ت تو راه چند نفر رو شتک کرد
باجی:
داشتم تا ناموس پک جی رو ناز میکردم که دیدم یه جای دیگه ام پک جی هم باهامه.....یه دختره داره با گربه اش بازی میگوله وایییی چه دختره کاوایی ای
دختره:حرف هایی که تو ذهنت میزنی رو بلند نگو باجی
باجی:اسم منو از کجا میدونی ای جادوگر موز خوار
ا/ت:اسمم ا/ت هستش و شما انی.......
که یه پسر دیوث اومد شوما رو تبدیل به پوره ی موز کرد
اون پسر کی بود
داداشت(・・;)
شما یه لگد اسطوره ای زدی اونجایی که نباید میزدی
ا/ت:بیا بهت انیمه ای که از توش اومدی رو بهت نشون بدم
پارت بعد ۵ لایک
مایکی:
همین جور که داشتم دوریاکی میخوردم و کن چین رو بخاطر کار خیلی بدش که برام دوریاکی ی خامه ای گرفته بود سرزنش میکردم تو یه کوچه ی خلوت خودمو دیدم
دیدم چند نفر دور یه دختر جمع شدن و هیچ پشمی برام نموند
دختره همرو با لگد اسطوره ای من زد
ودفاخ
ا/ت:هی تو مایکی هستی......جچوری اومدی اینجا
مایکی:اسم منو از کجا میدونی
ا/ت:اینجا یه کشور مادر ج.....اهمم مادر موز هستش بخ اسم ایران و تو تناسخ پیدا کردی.......گمشو بیا دنبالم
مایکی بدبخ هم چون کسی رو نمی‌شناخت رفت دنبالش ولی یه حس هایی بهش داشت که تو پارت ۲ نشون میده
دراکن:
خسته شدم هی براش دوریاکی بخر بخر بخر آخرسر کن چین اونه کن چین اینه
هی هم بهش میگم منو با اون اسم صدا نزنه
اخخخخخ سرم
من کجام اینجا کجاست آشغال دونیه
یه دختره:آره آشغالدونیه
*ویو ا/ت*
عژب درختی واسه خودش
عه همون پسر کیس کشا
*ویو کن چین*
دختره رفت همرو زد
دختره:ا/ت هستم کن چین.......بیا دنبالم تا بهت کود بدم بخوری
دراکن:کود......کود برا چی
ا/ت:دراز شی دیگه.......از اما چانت چه خبر
که زااارت درخت با بیهوش شد
فکر کرده جن دیده
والا جن های ایران هم دراکن رو ببینن غش میکنن
کازوتورا:
داشتم با چاقو به سمت باجی میدویدم که چاقو رفت تو کس دیگه*منحرف نشوید*ودفاخ دختره که
دختره:آییییی پدر کیساکی مادر باجی مرز داری
کازوتورا:تو کیساکی و باجی رو از کجا میشناسی......وایی نکنه اون دوریاکی خوار تورو هم تسخیر کرده
ا/ت:خنگ خدا.......اسم من ا/ت هستش و بیا بریم خونه ی ما چون الان دخترا روت کراش میزنن بدو
کازوتورا که از حد خودش یعنی موز فرا رفته و شده پوره ی موز افتاد دنبال شوما
که ا/ت تو راه چند نفر رو شتک کرد
باجی:
داشتم تا ناموس پک جی رو ناز میکردم که دیدم یه جای دیگه ام پک جی هم باهامه.....یه دختره داره با گربه اش بازی میگوله وایییی چه دختره کاوایی ای
دختره:حرف هایی که تو ذهنت میزنی رو بلند نگو باجی
باجی:اسم منو از کجا میدونی ای جادوگر موز خوار
ا/ت:اسمم ا/ت هستش و شما انی.......
که یه پسر دیوث اومد شوما رو تبدیل به پوره ی موز کرد
اون پسر کی بود
داداشت(・・;)
شما یه لگد اسطوره ای زدی اونجایی که نباید میزدی
ا/ت:بیا بهت انیمه ای که از توش اومدی رو بهت نشون بدم
پارت بعد ۵ لایک
۴.۴k
۰۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.