پارت ۹
جونگکوک ا/تو بلند کرد گزاشت روی میز و پاهاشو از هم باز کرد خودش رفت بین پاهاش و تو چشاش زل زد
ا/ت: یااا داری چیکار میکنی؟
جونگکوک: هیش بیب فقط همراهی کن
دستاشو گزاشت روی رون پای ا/ت و محکم فشار داد
ا/ت: آیییی
جونگکوک: به یاد اولین باری که همو دیدیم
ا/ت: راستی تو هیونجینو از کجا میشناختی؟ها؟جونگکوک: الان ن شاید بعدا بگم
جونگ کوک کمر ا/تو گرفت به خودش چسبوند و فشار داد
چشمش به گردن ا/ت افتاد
جونگکوک : گردنت هنوز کبوده(پوزخند)
ا/ت: اوهوم… از بس کیس مارک های وحشتناک میزاری😒
جونگکوک شروع کرد کیس مارک گزاشتن روی گردن ا/ت
ا/ت جونگکوکو با دستاش هل داد ولی جونگکوک تکونی نخورد و محکم تر بغلش کرد
جونگکوک: هه … قانونارو نمیدونی ن؟
ا/ت:کدوم قانونننن؟
جونگکوک: نباید با کارام مخالفت کنی وگرنه … هوففف ا/ت
ا/ت: شیطنت هم حسابه؟(پوزخند)
جونگکوک: فاککک اون که …ا/ت دستشو برد داخل شلوار جونگکوک
جونگکوک: بیب داری چیکار میکنی ها؟
ا/ت: شیطنت
همون لحظه دیک جونگکوکو ماساژ داد (توبه کنید 😔📿)
جونگکوک به طرز وحشتناکی تحریک شده بود
همون لحظه ا/ت از روی میز اومد پایین
ا/ت : هنوز صبونه نخوردیم(صگ توله😔😂💔)
جونگکوک: یاا من واس تو دارم صب کنننن (حرصی)
ا/ت شروع کرد پنکیک درست کردن و …
حیح تا پارت بعدی برین مغزاتونو شست و شو بدین 😂👌
این پارت با همکاری فائزه بود
شرطا:۱۵ لایک و ۱۰ کامنت
بلافاصله بعد شرطا نمیزارماااا هنوز ننوشتم پارت ۱۰ رو😂😅
ا/ت: یااا داری چیکار میکنی؟
جونگکوک: هیش بیب فقط همراهی کن
دستاشو گزاشت روی رون پای ا/ت و محکم فشار داد
ا/ت: آیییی
جونگکوک: به یاد اولین باری که همو دیدیم
ا/ت: راستی تو هیونجینو از کجا میشناختی؟ها؟جونگکوک: الان ن شاید بعدا بگم
جونگ کوک کمر ا/تو گرفت به خودش چسبوند و فشار داد
چشمش به گردن ا/ت افتاد
جونگکوک : گردنت هنوز کبوده(پوزخند)
ا/ت: اوهوم… از بس کیس مارک های وحشتناک میزاری😒
جونگکوک شروع کرد کیس مارک گزاشتن روی گردن ا/ت
ا/ت جونگکوکو با دستاش هل داد ولی جونگکوک تکونی نخورد و محکم تر بغلش کرد
جونگکوک: هه … قانونارو نمیدونی ن؟
ا/ت:کدوم قانونننن؟
جونگکوک: نباید با کارام مخالفت کنی وگرنه … هوففف ا/ت
ا/ت: شیطنت هم حسابه؟(پوزخند)
جونگکوک: فاککک اون که …ا/ت دستشو برد داخل شلوار جونگکوک
جونگکوک: بیب داری چیکار میکنی ها؟
ا/ت: شیطنت
همون لحظه دیک جونگکوکو ماساژ داد (توبه کنید 😔📿)
جونگکوک به طرز وحشتناکی تحریک شده بود
همون لحظه ا/ت از روی میز اومد پایین
ا/ت : هنوز صبونه نخوردیم(صگ توله😔😂💔)
جونگکوک: یاا من واس تو دارم صب کنننن (حرصی)
ا/ت شروع کرد پنکیک درست کردن و …
حیح تا پارت بعدی برین مغزاتونو شست و شو بدین 😂👌
این پارت با همکاری فائزه بود
شرطا:۱۵ لایک و ۱۰ کامنت
بلافاصله بعد شرطا نمیزارماااا هنوز ننوشتم پارت ۱۰ رو😂😅
۹.۳k
۲۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.