فیک JIMIN پارت۹
سریع روتو برگردوندی...
ا.ت: چیشده؟؟
جیمین:اینو من باید ازت بپرسم...چرا همش به سینت مشت میزدی..اتفاقی افتاده...
ا.ت: چیزه..خب..اممم..هم..همینجوری
جیمین: 😐
و رفت بیرون...
ا.ت: واااای...همیشه انقد زایع بودم؟ خدا رحم کرد...هووووف
دوباره وارد کلوپ شدی..همه دوستات مست کرده بودن...
یو جانگ: وااااای...جیمین چه دختر خوبیههههههه
بوک سو: ارههههه...ولی باید با من از...دواج کنههه..فهمیییدییییی؟؟
آروم سرتو انداختی پایین و رفتی سر میز کنارشون نشستی...
جیمین: واقعا اینا دوستاتن؟
ا.ت: اره...متاسفم..وقتی مست میشن همش از ازدواج حرف میزنن...
جیمین: من بهتره برم...
داشتی دوستاتون آروم میکردی که حرف جیمینو نشنیدی...یکم بعد کنارتم نگاه کردی...ولی جیمین نبود...میخواستی یه سوال ازش بپرسی...سریع رفتی سمت در خروجی...
دیدی داره سوار ماشین میشه...بدو بدو رفتی سمتش خواست حرکت کنه که رسیدی...
ا.ت: هووووووف....وایسا...چرا میری؟
جیمین: من که گفتم دارم میرم...
ا.ت: ببخشید من نشنیدم..میشه سوار شم؟؟میخوام باهات حرف بزنم...
جیمین: باشه...بیا..
سوار شدی و یه نفس عمیق کشیدی..موهاتو درست کردی و جیمینم راه افتاد...
ا.ت: خبب...میخواستم بدونم چرا کمکم کردی...و از کجا فهمیدی من اینجام...
جیمین: خب...من...من..راستش..ا..اه..هیچی ولش کن
ا.ت: جوابمو بده..
جیمین: چون ازت خوشم میاد...فک کنم عاشقت شدم..
ا.ت:😳😳😳چییی!!!
جیمین: دوست دارم..
داشتی از خجالت آب می شدی..
ا.ت: لطفاً ماشینو نگهدار..نگهدار
جیمین: چی شده؟ خوبی؟
ا.ت: فقط ماشینو نگهدار...
#ذهن_ا_ت
الان وقت تنگی نفس بود اخهههههههه
چرا از من خوشش میاد...وای خدااااااا...حالا چیکار کنم..
#پایان_ذهن_ا_ت
جیمین آروم ماشینو نگهداشت...همین که وایساد...درو باز کردی و بدو بدو رفتی سمت خونت....یعنی فقط میخواستی زمین دهن باز کنه...تو بری توش...انقد عرق کرده بودی که باورت نمی شد..یکم وایسادی تا نفست بالا بیاد.
ا.ت: یعنی...از...من...چراا خوشش اومده...اون...یه...ایدولههه
و بعد شروع کردی به آروم راه رفتن...وقتی به اعترافش فکر میکردی...قلبت کنده می شد...اصلا یه همچین چیزی تو مُخت نمی گنجید....
وقتی رسیدی خونه یه دوش گرفتی...و رامن درست کردی..
ا.ت: یعنی واقعا از من خوشش میاد!؟
سریع رفتی یه نگاه سر تا پا تو آینه به اندامت انداختی...خیلی اندام خوش فرمی داشتی..
((بچه ها تو شهر کدومتون الان بارونه...تو شهر من الان بارونه؟؟؟؟...خیلی حس خوبی برای ایده برای فک هام میده..امید وارم دوست داشته باشین...))
>لایک و فالو فراموش نشه....قراره جالب بشه لاوا...
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #پست_جدید #love #تکست_خاص
ا.ت: چیشده؟؟
جیمین:اینو من باید ازت بپرسم...چرا همش به سینت مشت میزدی..اتفاقی افتاده...
ا.ت: چیزه..خب..اممم..هم..همینجوری
جیمین: 😐
و رفت بیرون...
ا.ت: واااای...همیشه انقد زایع بودم؟ خدا رحم کرد...هووووف
دوباره وارد کلوپ شدی..همه دوستات مست کرده بودن...
یو جانگ: وااااای...جیمین چه دختر خوبیههههههه
بوک سو: ارههههه...ولی باید با من از...دواج کنههه..فهمیییدییییی؟؟
آروم سرتو انداختی پایین و رفتی سر میز کنارشون نشستی...
جیمین: واقعا اینا دوستاتن؟
ا.ت: اره...متاسفم..وقتی مست میشن همش از ازدواج حرف میزنن...
جیمین: من بهتره برم...
داشتی دوستاتون آروم میکردی که حرف جیمینو نشنیدی...یکم بعد کنارتم نگاه کردی...ولی جیمین نبود...میخواستی یه سوال ازش بپرسی...سریع رفتی سمت در خروجی...
دیدی داره سوار ماشین میشه...بدو بدو رفتی سمتش خواست حرکت کنه که رسیدی...
ا.ت: هووووووف....وایسا...چرا میری؟
جیمین: من که گفتم دارم میرم...
ا.ت: ببخشید من نشنیدم..میشه سوار شم؟؟میخوام باهات حرف بزنم...
جیمین: باشه...بیا..
سوار شدی و یه نفس عمیق کشیدی..موهاتو درست کردی و جیمینم راه افتاد...
ا.ت: خبب...میخواستم بدونم چرا کمکم کردی...و از کجا فهمیدی من اینجام...
جیمین: خب...من...من..راستش..ا..اه..هیچی ولش کن
ا.ت: جوابمو بده..
جیمین: چون ازت خوشم میاد...فک کنم عاشقت شدم..
ا.ت:😳😳😳چییی!!!
جیمین: دوست دارم..
داشتی از خجالت آب می شدی..
ا.ت: لطفاً ماشینو نگهدار..نگهدار
جیمین: چی شده؟ خوبی؟
ا.ت: فقط ماشینو نگهدار...
#ذهن_ا_ت
الان وقت تنگی نفس بود اخهههههههه
چرا از من خوشش میاد...وای خدااااااا...حالا چیکار کنم..
#پایان_ذهن_ا_ت
جیمین آروم ماشینو نگهداشت...همین که وایساد...درو باز کردی و بدو بدو رفتی سمت خونت....یعنی فقط میخواستی زمین دهن باز کنه...تو بری توش...انقد عرق کرده بودی که باورت نمی شد..یکم وایسادی تا نفست بالا بیاد.
ا.ت: یعنی...از...من...چراا خوشش اومده...اون...یه...ایدولههه
و بعد شروع کردی به آروم راه رفتن...وقتی به اعترافش فکر میکردی...قلبت کنده می شد...اصلا یه همچین چیزی تو مُخت نمی گنجید....
وقتی رسیدی خونه یه دوش گرفتی...و رامن درست کردی..
ا.ت: یعنی واقعا از من خوشش میاد!؟
سریع رفتی یه نگاه سر تا پا تو آینه به اندامت انداختی...خیلی اندام خوش فرمی داشتی..
((بچه ها تو شهر کدومتون الان بارونه...تو شهر من الان بارونه؟؟؟؟...خیلی حس خوبی برای ایده برای فک هام میده..امید وارم دوست داشته باشین...))
>لایک و فالو فراموش نشه....قراره جالب بشه لاوا...
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #پست_جدید #love #تکست_خاص
۶۱.۲k
۲۲ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.