یک روز بعدکوک: یک روز از روز محضر گذاشتع بود و حدس میزدم
یک روز بعدکوک: یک روز از روز محضر گذاشتع بود و حدس میزدم کع ا.ت بیخیال شدع و رفتع.
منم باید از فرصت استفاده کنم و بعضی از وسایلام کع اونجاست رو ببرم****
روبهروی در خونه بودم عذاب وجدان و استرس داشت خفم میکرد اما من کار درستی رو کردم اگع با ا.ت ازدواج میکردم برای خودش بد بود ساید بهترع بگم برای هردومون اگع اون رو از دس بدم زندگیم رو از دس دادم اونا یه باتد بزرگ خلافن کشتن دختری مثل ا.ت کاری براشون ندارع.
کدوم پلیس میخواد جلوشون رو بگیرع.؟!
ولی اگع کار اشتباه و مم کردم چی شاید بهتر بود قبل این اتفاقا با پلیس مشورت میکردم نع اونا گفتن ا.ت و میکشن فکر دیگع بس بود دستم را همراه لرزشی کع داشت رو به در دراز کردم قفل رو باز کردم نگاهی به خانه کردم تاریک بود نزدیک به کلید برق شدم کع متوجه بویی شدم کلید رو فشردم تا دیدم باز شع باز شدن چراغا همانا ریختن قلبم همانا.
ا.ت خونه بود اما وایسا چرا تکون نمیخورع چرا انقد سفید شدع و رنگ ندارع ترس به جونم اوفتاد با ترس نگاهی به دور خونه کردم کع پاکت های ژلوفین چشمم رو گرفتن قلبم داشت از دهنم بیرون میومد همعی بستع ژلوفین ها باز شدع بود نکنع نکنععع نععععععععع ا.تتتتتتت رفتم سمتش نععع ا.تمممم نعععع نعععع نعع حتما دارم خواب میبینم ارع این یه خواب نع خواب نیس یه کابوسه!ا.ت تو داری اشتباه میکنی من ترکت نکردم بخاطر توعع همش بخاطر تو بود اما تو نمیدونستم ان۳د برات مهممم کاشکی از همون اول بهت میگفتم(با اشک و صدای بلند)ا.ت پاشووو کوککک اومدع ا.ت ا.تت ا.ت*****
منم باید از فرصت استفاده کنم و بعضی از وسایلام کع اونجاست رو ببرم****
روبهروی در خونه بودم عذاب وجدان و استرس داشت خفم میکرد اما من کار درستی رو کردم اگع با ا.ت ازدواج میکردم برای خودش بد بود ساید بهترع بگم برای هردومون اگع اون رو از دس بدم زندگیم رو از دس دادم اونا یه باتد بزرگ خلافن کشتن دختری مثل ا.ت کاری براشون ندارع.
کدوم پلیس میخواد جلوشون رو بگیرع.؟!
ولی اگع کار اشتباه و مم کردم چی شاید بهتر بود قبل این اتفاقا با پلیس مشورت میکردم نع اونا گفتن ا.ت و میکشن فکر دیگع بس بود دستم را همراه لرزشی کع داشت رو به در دراز کردم قفل رو باز کردم نگاهی به خانه کردم تاریک بود نزدیک به کلید برق شدم کع متوجه بویی شدم کلید رو فشردم تا دیدم باز شع باز شدن چراغا همانا ریختن قلبم همانا.
ا.ت خونه بود اما وایسا چرا تکون نمیخورع چرا انقد سفید شدع و رنگ ندارع ترس به جونم اوفتاد با ترس نگاهی به دور خونه کردم کع پاکت های ژلوفین چشمم رو گرفتن قلبم داشت از دهنم بیرون میومد همعی بستع ژلوفین ها باز شدع بود نکنع نکنععع نععععععععع ا.تتتتتتت رفتم سمتش نععع ا.تمممم نعععع نعععع نعع حتما دارم خواب میبینم ارع این یه خواب نع خواب نیس یه کابوسه!ا.ت تو داری اشتباه میکنی من ترکت نکردم بخاطر توعع همش بخاطر تو بود اما تو نمیدونستم ان۳د برات مهممم کاشکی از همون اول بهت میگفتم(با اشک و صدای بلند)ا.ت پاشووو کوککک اومدع ا.ت ا.تت ا.ت*****
۲.۲k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.