داستان جنازه زنده
دخترم تو سن شانزده سالگی مرد بر اثر سرطان
امسال که دومین سالگردش بود روی قبر دخترم کاغذی پیدا کردم نوشته بود
(من هنوز زنده ام مامان)
گفتم شاید کسی نوشته و فرستاده تا شوخی کنه
رفتیم خونه
داشتم تو آشپزخونه آشپزی میکردم که کاغذی رو در پنجره دیدم
(می خوای منو ببینی)
منم که متعجب شدم که جز من و شوهرم محمد کسی خونه نبود !به محمد گفتم و اون گفت کار من نی نمیدونستم باید چیکار کنم
امسال که دومین سالگردش بود روی قبر دخترم کاغذی پیدا کردم نوشته بود
(من هنوز زنده ام مامان)
گفتم شاید کسی نوشته و فرستاده تا شوخی کنه
رفتیم خونه
داشتم تو آشپزخونه آشپزی میکردم که کاغذی رو در پنجره دیدم
(می خوای منو ببینی)
منم که متعجب شدم که جز من و شوهرم محمد کسی خونه نبود !به محمد گفتم و اون گفت کار من نی نمیدونستم باید چیکار کنم
۱.۶k
۰۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.